این روزها مسئله روز کشور، انتخابات است و بر همه ماهاست، بر همه اصناف و اقشار است و بر همه آنهایی که اینجا هستند یا خارج از کشور هستند، حضور پای صندوقهای رأی و شرکت در انتخابات، یک وظیفه عقلایی و اخلاقی است، بلکه یک وظیفه شرعی است، وظیفه شرعی از این جهت که ما رئیس جمهور تعیین میکنیم او ریاست کند بر هیئت دولت، تا مردم به حقوقشان برسند، اموال مردم به یغما نرود، بیت المال به یغما نرود، افراد امنیت جانی داشته باشند، امنیت سلامتی داشته باشند، امنیت جسمی داشته باشند، واجب است کما اینکه بنده عقیده ام این است در بحث مالیات، اگر مالیات را درست تصویب کنند و درست به مصرف برسد، [در توضیح المسائل بیست سال قبل نوشتهام] آنجا لازم است مالیات داد، اما اگر بیهوده تصویب کنند یا خرج بیخود کنند، لازم نیست انسان خود و خانواده اش را در سختی قرار دهد، ولی اگر بنا باشد برای مملکت باشد، باید مالیات بپردازد و برای حفظ نظام، بر همه واجب است که شرکت کنیم، برای حفظ امنیت مالی، جانی، سیاسی، حفظ عزت، حفظ دانشگاهها و همه اموری که در مملکت به دست دولتها امروز قرار داده شده است.
آن شعارها چه بود؟ شعار این بود «یا حسین، میرحسین»، در خرم آباد که «یا مهدی، کروبی» هم بوده، این شعار یک شعار بسیار ارزندهای است که جوانان در هر جایی که بعضی از کاندیدا رفتند، این شعار را دادند. یک: نام ابی عبدالله (علیه السلام) در آن است، دوم: اینکه از خدا میخواهیم ابی عبدالله (ع) واسطه شود این محصورین ما «مهندس موسوی» به عنوان نمونه است، مهندس موسوی ذریه زهرا سلالة النبی، همسرش مفسره قرآن و زن کریمه است، آیت الله کروبی که شیخ بقیة السلف است، دیگر از انقلاب کسی نمانده است که سنش به قدر ایشان باشد، همه این افرادی که هستند باید با اینها به احترام برخورد کرد، اینها می گویند باید رأی داد با همه صدمههایی که دیده اند و این شعار باید زنده بماند و ما امیدواریم دولتی که این شعارها برایش داده شده است عزمش را جزم کند، حالا اگر نمیتواند حداقل گاه و بیگاه یادآوری کند. این جوانان عزیز که یادآوری می کنند هیچ سهمی از دولت نمی خواهند، انتظار مردم از دولت این است که حداقل اسمی از این عزیزان ببرد. شما ملاحظه کنید وقتی میرحسین موسوی مسئولیت نخست وزیری را داشت، وقتی پدرش به دیدار ایشان میرود، وقتی می خواستند برگردند محافظین میگفتند ماشین نخست وزیری را بدهیم، میفرمود ماشین برایشان کرایه کنید تا بروند. اگر یک نقطه ضعفی در زندگی اینها بود بر منابر مساجد و همه جای عالم با بوق و کرنا میگفتند. آنها حجت اند برای بنده، آنها اسوه هستند برای بنده، من افتخار می کنم که آنها را دوست دارم. از خداوند میخواهم که روز قیامت مرا با آنها محشور کند -چه مردشان و چه زنشان - و دولت باید این شعاری را که مردم میگویند، زنده نگه دارد، نه اینکه الآن بشنود و بعد کنار بگذارد، این شخصیتی بود که در هشت سال جنگ، این مملکت را اداره کرده است.
پس ما باید رأی بدهیم و در بین همه شعارها، هر کس که رئیس دولت می شود، این شعار را باید زنده نگه دارد. اما در مورد اینکه به چه کسی رأی دهیم. من عرض می کنم به کسی رأی بدهیم که 170 نماینده او را تأیید کردند، آنها اهل حل و عقد هستند، آنها ناظر بر امور دولت هستند، به کسی رأی بدهیم که خانواده شهید همت و باکری و بعضی دیگر به او رأی می دهند، به کسی رأی بدهیم که میرحسین موسوی و همسرش و آیت الله کروبی در زندان با همه صدمه هایی که خوردهاند به او رأی میدهند، حجت برای ما تمام است، مگر چقدر حجت میخواهیم.
خوب بیش از 170 نماینده یعنی کسی که ناظر به احوال دولت است نظارت می کند و دولت را می تواند زیر سؤال ببرد و حتی رئیس جمهور را میتواند استیضاح کنند، اینها گفتهاند به او رأی بدهید. خانواده شهدا که شهید دادند گفته اند به او رأی بدهید. دانشجویان، اقتصاددانان، حقوقدانان، مهندسین، روشنفکران و بقیه گروهها که همه اینها از شش ماه قبل با آنها تماس داشتم گفتند که به آقای روحانی رأی داده شود که بتواند این کشتی که وسط دریا مانده را به ساحل نجات ببرد.
حالا فرض میگیریم ما رأی دادیم و او عمل نکرد، ما به وظیفه شرعی خود عمل کردیم. امام فرمود: «انجام وظیفه، پیروزی است». ما رأی دادیم به این امید، اگر خدای ناخواسته او مخالفت کرد و ما را هم زد کنار و رفت سراغ عده ای دیگر، ما وظیفه شرعی مان را با حجت شرعی و با حجت قانونی انجام داده ایم، و ان شاء الله این انتخابات برای همه اقشار ملت ایران -در داخل و خارج از کشور - مبارک باشد و بتواند دولت این رکود را از بین ببرد. بتواند آزادی ها را توسعه بدهد، نه اینکه کسی هر حرفی زد فوراً با او برخورد کنیم. این نشد مملکت داری هر کسی انتقادی کرد او را به زندان و مرگ محکوم کنیم. مملکت داری باید با زبان لین و نرم باشد، «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»، با سخن نرم «مار» را می توان از داخل لانهاش در آورد، اما با شمشیر و لگد نمیشود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
تاریخ: 1396/2/25