(يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الحُكْمَ صَبِيّاً * وَحَنَاناً مِّن لَّدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيّاً * وَبَرّاً بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُن جَبَّاراً عَصِيّا)؛[1]
«ای یحیی! کتاب خدا را به جد بگیر و از کودکی به تو نبوت دادیم و از جانب خود، مهربانی و پاکی به او دادیم و تقوا پیشه بود و با پدر و مادر خود نیک رفتار میکرد و زورگو و نافرمان نبود».
از امتیازات یک انسان والا این است که واقعاً دلش به حال مردم بسوزد. «حَنان»، یعنی مهربانی، شفقت، دلسوزی و هدایتگری جامعه. «حَنان»، به کسی میگويند که دلش بسوزد و جامعه را هدایت كند، خودش را طوری بسازد كه مردم حرفش را بپذیرند، چنان خودش را بسازد كه وقتی حرف میزند، بر قلوب مردم اثر كند.
«الموعِظَةُ إذا خَرَجَت مِنَ القَلبِ دَخَلَ فِی القَلبِ، وَإذا خَرَجَ مِن اللّسانِ لَم یتجاوز الآذان»؛[2]
موعظه، اگر از دل برآید، بر دل نشیند و اگر فقط از زبان برآید، از گوشها تجاوز نکرده و به دل نخواهد نشست، «چون سخن از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند».
اگر بنده حرف بزنم، گوشهای شما بزرگواران را اذیّت میكنم، پردههای گوش شما صدمه میخورد، چون در خودم اثر نكرده و خودم را نساختم، قاعدتاً در شما هم نمیتواند اثر بگذارد، قطع نظر از اینكه شما بزرگتر از آن هستید كه من به شما تذكّر بدهم، یا من برای شما چیزی بگویم.
-------------------------------
[1]. مریم (19): 12 ـ 14.
[2]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج20، ص287، (الحکم المنسوبة إلی أمیرالمؤمنین، ش279، «الکلمة إذا ...»).
تاریخ: 1402/3/7