اولين و عاليترين درس حادثه كربلا اين است كه اسلام با ترور و تروريسم مخالف است و همه وظيفه داريم اين مطلب را به گوش جهانيان برسانيم.
حضرت آية اللّه العظمى صانعى كه در پايان درس خارج فقه خود و به مناسبت فرارسيدن ماه محرم سخن مى گفت ضمن بيان مطلب فوق و با تأكيد بر اينكه اسلام دين آسايش و سهولت است فرمودند: متأسفانه اين روزها دنياى اسلام گرفتار يك مشت متحجر خوارج نهروانى شده است كه به نام اسلام ترور مى كنند و به نام اسلام مردم را زير شكنجه و فشار و اذيت قرار مى دهند، به نام اسلام مراكز را منفجر مى كنند و به نام اسلام مردم را وادار به سكوت مى كنند لذا همه مبلغان اعم از سخنوران، مداحان، روزنامه نگاران و عزاداران وظيفه دارند كه در دفاع از غربت و مظلوميت امروز اسلام كه ناشى از اعمال قبيح اين افراد است اولين و عاليترين درس حادثه كربلا مبنى بر اينكه اسلام دين آسايش و سهولت و دين منطق است و باترور و تروريسم و خشونت مخالف است را به گوش جهانيان برسانند.اين فقيه عاليقدر با اشاره به حادثه كربلا و بيان ماجراى طراحى ترور عبيداللّه بن زياد توسط برخى از نزديكان مسلم بن عقيل سفير امام حسين (عليه السلام) در كوفه و مخالفت ايشان با اين اقدام فرمودند: اى دنياى بشريت اى كسانى كه به نام اسلام دست به ترور مى زنيد ، اى افرادى كه اسلام را دين خشونت مى دانيد، اى متحجرين واى واپس گرايان اى كسانيكه هر وقت قدرت به دستتان بيفتد مردم را بى ارزش تلقى مى كنيد بياييد قدرى در اين عمل حضرت مسلم تأمل كنيد، با اينكه همه چيز براى ترور ابن زياد فراهم بود و اگر او ترور مى شد ممكن بود حادثه كربلائى بوجود نمى آمد اما وقتى مسلم(عليه السلام) امتناع كرد و علت را از او جويا شدند فرمود: «الايمان قيد الفتك» ايمان جلوگيركننده از ترور است. (ايمان مانع ترور است).شاگرد مبرّز حضرت امام خمينى(سلام اللّه عليه) در ادامه افزودند: امام هم در طول مبارزاتش حتى يك جا متوسل به ترور نشد، اگر هم درجايى به عنوان مجازات و كيفر، حكم به كشتن فردى دادند علنى اعلام مى فرمودند و حاضر نشدند مخفيانه به اين كار اقدام شود. معظم له در بخش ديگرى از سخنانشان با توصيه مبلغان به بيان و ترويج اهداف قيام امام حسين(عليه السلام) فرمودند: امر به معروف و نهى از منكرى كه به عنوان فلسفه قيام ابى عبد اللّه ذكر شده است معنايش اين نيست كه ابى عبد اللّه مى خواست مردم را مجبور نمايد كه به معروف عمل كنند و از منكر فاصله بگيرند. مراد امام امر به معروف و نهى از منكر مقطعى نبود بلكه هدف اساسى ابى عبد اللّه(عليه السلام) اين بود كه فرهنگ معروف را از نظر علمى و عملى، در جامعه به وجود بياورد يعنى جامعه را طورى بسازد كه خود بخود معروف را انجام بدهند، همه افراد جامعه، ارزشهاى اسلامى و اساسى معروف را بشناسند، همه، انجامش بدهند و در مقابل، منكر و ضدارزشها را بشناسند و همه تركش كنند. سيدالشهدا(عليه السلام) جهت نهادينه كردن اين فرهنگ با فدا كردن خود و فرزندان و اصحابش به احياى معروف پرداختند نه با راحت طلبى و آسايش خواهى.ايشان با تأكيد براينكه اصولاً انبياء عظام كارشان فرهنگ سازى در حوزه معروف و منكر بوده است فرمودند: عمل به معروف وقتى است كه به عنوان معروف بيايد يعنى هم فرهنگ علمى و هم فرهنگ عملى كه در حادثه كربلا اين اتفاق رخ داد لذا مدت زمان زيادى از آن حادثه نگذشت كه قيامها بر عليه بنى اميه شروع شد، مختار قيام كرد و ديگران آمدند، چيزى نگذشت كه امام صادق و امام باقر(عليهما السلام) آمدند و از نظر علمى و عملى معروفها و منكر را براى جامعه بيان كردند و اگر نبود حركت ابى عبد اللّه حكومت بنى اميه تا امروز هم ادامه داشت.اين فقيه عاليقدر در ادامه بيانات خويش ضمن توصيه وعّاظ و مداحان و همه عزاداران و شيعيان به جدّيت و اهتمام در احياء عزادارى سنتى فرمودند: چگونه اهميت داده نشود و حال آنكه اولين ذاكر ابى عبد اللّه و روضه خوان بعد از تولدش در عالم خلقّت ذات بارى تعالى بوده است و مستمع آن جبرئيل امين و دهها و صدها ميليون فرشته ديگر بودند. زمانى كه ابى عبداللّه به دنيا آمد خطاب شد به جبرئيل امين با ميليون ها ملك به زمين برويد و به رسول تبريك بگوييد ولادت اين مولود را و به ايشان تعزيت بگوييد كه اين حسين تو با همه عظمتش شهيد مى شود آنهم با وصفى خاص.ايشان افزودند: قبل از آن هم يعنى هنگام تقدير قضايا و لوح و قلم نيز سخن از حسين و مجلس عزاى اوست از زمان شهادتش تا دنياهست باز هم ذكر مصيبت اوهست و حتى در قيامت نيز مجلس عزاى حسين بر پا خواهد شد.ايشان افزودند: حفظ مجالس عزادارى ابى عبد اللّه بصورت سنتى كه منبرى حرف بزند و روضه بخواند مدّاح مداحى كند و مرثيه بخواند، عزاداران به سر و سينه بزنند همه دور هم جمع شوند و زنده نگه دارند حادثه كربلا را، اين يك سياست اساسى اسلام است و اصل اينها بر مى گردد به اين امر كه مسلمانها هميشه از ظالم تبرى بجويند و با ظالم و ستمگر سازش نكنند.
آية اللّه صانعى افزودند: اصل عزادارى ابى عبداللّه(عليه السلام) اين است كه اگر ديگران خداى ناخواسته آدم را بى ارزش دانسته و ملزم به تبعيت بى چون و چرا دانسته، آدم هم مقابله به مثل كند «من اعتدى عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدى عليكم» اگر من را سياهى لشكر مى دانند من هم آنها را سياه لشكر بدانم نه اينكه آنها من را سياه لشكر بدانند براى خودشان.
معظم له با بيان اينكه هر انسانى در جامعه بشرى براى خودش ركنى است وداراى احترام و منزلت است و سرنوشت بشر در اعمال حاكميت و حكومت قانونى در دوران غيبت دست خودش مى باشد فرمودند: اين چه حرف اشتباهى است كه مردم در اسلام سياهى لشكرند اين چه حرف اشتباهى است كه مردم چه بيايند و چه نيايند فايده اى ندارد، اين چه حرف اشتباهى است كه ما به مردم كارى نداريم و مردم در زمان غيبت مجبورند كه بيايند.
همه وظيفه داريم عزادارى را با تمام سنّتهايش حفظ كنيم، بسيارى از سنتهاى عزادارى يا مورد روايات است و يا از روايات الهام گرفته شده.
شاگرد مبرّز امام(سلام اللّه عليه) فرمودند: عزادارى ابى عبد اللّه معنايش اين است كه به ظالم احترام نگذاريم، و از ظلم و ظالم تبرّى بجوئيم ظالم در جامعه بايكوت شود امام(سلام اللّه عليه) با ظالمين زمان خودش اين كار را كرد اين كه نهضت ما حسينى است يك معنايش تبرى جستن از ظالم است، تبرى از ستم، تبرى از كسانى كه بى اعتنا به مردم هستند، تبرى از نفاق، تبرى از دورويى و صدها معصيت ديگر. ظالم هر كه مى خواهد باشد و هر كجا كه مى خواهد باشد وظيفه ما به عنوان عاشقان ابى عبد اللّه تبرى جستن از ظالم است.
معظم له در ادامه فرمودند: همه وظيفه داريم عزادارى را با تمام سنّتهايش حفظ كنيم، بسيارى از سنتهاى عزادارى يا مورد روايات است و يا از روايات الهام گرفته شده.فقيه نوانديش حوزه علميه همچنين با اشاره به مباحث فقهى موجود پيرامون برخى سنتهاى عزادارى كه احتمال ضرر بر بدن را دارد فرمودند: اگر چه ممكن است برخى بزرگان پيرامون اين مسأله شبهه كنند اما بنده معتقدم در اين موارد اصلاً بحث ضرر مطرح نيست كسى كه تحت تأثير يك مرثيه خوانى و روضه خوانى توى سرش مى زند اين را نفع خودش مى داند و نه ضرر و اصولا هم گفته شده يا ضرر نمى باشد يا ضرر معتدٌبه كه حرام باشد، نبوده و نيست بلكه آنرا لذت مى داند بعلاوه بخاطر احساسات و عواطف فوق العاده بايد گفت مسلوب الاختيار است كما اينكه حضرت زينب(عليها السلام) نيز هنگامى كه سر بريده برادرش سيد الشهداء را بالاى نيزه ديد بى اختيار سرخود را به چوبه محمل زد و خون جارى شد (فَنَطحت راسها بمقدم المحمل).ايشان در ادامه فرمودند: مداحان و روضه خوانان و همه عزاداران بايد توجه داشته باشند كه تنها از مطالبى و چيزهائى كه عقلاً و شرعاً بطلانش واضح است و همه مردم و عقلاآن را ناروا و نادرست و منكر مى دانند نگويند و انجام ندهند و از آنها فاصله بگيرند چون آن گونه اعمال حرام و خلاف عقل مى باشد.آية اللّه صانعى در پايان خطاب به شاگردان خويش فرمودند: تا مى توانيد براى ابى عبداللّه اظهار علاقه كنيد، يك قطره اشك سبب نجات انسان از همه گناهان مى شود البته نه اينكه بى حساب انسان به بهشت برود بلكه همان قطره اشك و عزادارى سبب مى شود كه انسان موفق به توبه گردد و همه گناهان ولو حقوق مردم با رضايتشان از بين برود:«و در اين ثوابها هم فرقى بين گرياندن و ذكر مصيبت و گريستن و يا خود را شبيه به گريه كنندگان درآوردن و تباكى نمودن به خاطر عدم توانايى بر گريستن وجود ندارد.و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته