Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: مصاحبه ها
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: از همه مهمتر این است كه امروز بتوانیم خط امام خمینى را در هر شأنى از شئون زندگى سیاسى، اجـتماعى، حوزوى، طلبگى، اخلاقى و عرفانى او بیان كنیم
حضرت آیت الله العظمی صانعی در گفتگو با اعضاى گروه تاریخ خبرگزارى دانشجویان ایران (ایسنا) از همه مهمتر این است كه امروز بتوانیم خط امام خمینى را در هر شأنى از شئون زندگى سیاسى، اجـتماعى، حوزوى، طلبگى، اخلاقى و عرفانى او بیان كنیم اگر بتوانید خط امام را از كسانى كه به آنها اعتماد وجود دارد و مردم هم حرف آنها را باور مى كنند ثبت و منتشر كنید، خدمت بزرگى به انقلاب و اسلام كرده اید. چرا كه چهره انقلاب و امام(سلام الله علیه) به عنوان اسلام مطرح است.

خبرگزارى دانشجویان ایران ـ تهران ـ سرویس سیاسى

گفت و گو با حضرت آیت الله العظمى یوسف صانعى (دامت بركاته)

حضرت آیت الله العظمى یوسف صانعى در سال 1316 در روستاى ینگاباد اصفهان متولد شد، پس از پیروزى انقلاب اسلامى از سوى امام خمینى(سلام الله علیه)به عضویت شوراى نگهبان در آمد كه پس از سه سال تلاش بى وقفه در تاریخ 19/ 10 / 1361 از عضویت در آن شورا كنارگیرى كرد. ولى در همان روز از سوى حضرت امام(سلام الله علیه) به عنوان دادستان كل كشور منصوب شد كه پس از چهار سال در تاریخ 16/4/1364 نیز از این مسئولیت استعفا داد.

ایشان مسئولیت هاى اجرایى دیگرى نیز داشته كه بعضى از آنها عبارت اند از:

1- نماینده حضرت امام خمینى(سلام الله علیه) در شوراى عالى بازسازى مناطق جنگى

2- عضویت در اولین دوره مجلس خبرگان رهبرى به عنوان نماینده دوم منتخب مردم تهران.

آیت الله العظمى صانعى در دیدار با اعضاى گروه تاریخ خبرگزارى دانشجویان ایران (ایسنا)، با گرمى به سؤالات آنها پاسخ داد.

معظم له در ابتدا تأكید كردند كه در خصوص تاریخ با كسانى مصاحبه شود كه نسبت به گفته ها و روایت هاى آنان از وقایع، اطمینان وجود داشته باشد و افكار و اندیشه هاى خود را با آن مخلوط نكنند و مردم هم حرف آنها را پذیرا باشند.

مشروح این گفتوگو را در ذیل مى خوانید:

حضرت آیت الله العظمى صانعى در گفتوگو با خبرگزارى دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به ضرورت تبیین شاخصه هاى خط و راه امام خمینى(سلام الله علیه) و ادامه آن، اظهار داشت:

"از همه مهمتر این است كه امروز بتوانیم خط امام خمینى را در هر شأنى از شئون زندگى سیاسى، اجـتماعى، حوزوى، طلبگى، اخلاقى و عرفانى او بیان كنیم".

ایشان در ادامه فرمودند:

"اگر بتوانید خط امام را از كسانى كه به آنها اعتماد وجود دارد و مردم هم حرف آنها را باور مى كنند ثبت و منتشر كنید، خدمت بزرگى به انقلاب و اسلام كرده اید. چرا كه چهره انقلاب و امام(سلام الله علیه) به عنوان اسلام مطرح است.

وى با اشاره به گذشت حدود پانزده سال از رحلت امام، فرمودند:

"نسل جوان، امام را وقتى كه در سلول زندانى بود، ندیده است. زندان رفتن امام فقط براى اسلام و براى رفاه و آسایش مردم بود. نسل جوان ندیده و نتوانسته فكر كند وقتى امام از زندان و تحت نظر بودن آزاد شد و به قم آمد، مورد استقبال مردم قرار گرفت وجمعیت فراوانى از سراسر كشور براى دیدن ایشان آمدند. من حتى براى یكى از دوستانم در اصفهان نامه نوشتم كه شما، چه مرد دین باشید و چه مرد دنیا، باید براى دیدن چنین عالمى بیایید. از اطراف و اكناف براى دیدار امام مى آمدند و مرجعیت و ریاست ایشان براى همه محرز شده بود. در یكى از اعیاد غدیر خم به قدرى جمعیت براى دیدن ایشان آمدند كه كسانى كه براى دیدار امام وارد مى شدند، باید از راه دیگرى خارج مى شدند.

آیت الله العظمى صانعى خاطرنشان كردند:

"ایستادگى امام(سلام الله علیه) در برابر قضیه كاپیتولاسیون، باعث دور شدن ایشان از خانه و زندگى معمولى شد. اگر هم امام نمى ایستاد، كسى به او اعتراض نمى كرد; چون افكار عمومى آن زمان خیلى آگاه نبود".

ایشان فرمودند:

"وقتى امام به تركیه تبعید شد، او را مجبور كردند لباسش را عوض كند، بعد پسرش را به آنجا تبعید كردند و بعد براى اینكه شخصیت او را به خیال خام خود از بین ببرند، به نجف تبعیدش كردند. چون فكر مى كردند محیط حوزه نجف محیطى است كه آخوند و روحانى غریبه را نمى پذیرد.(1)اما امام طورى با آقایان برخورد كرد كه همه به او علاقه مند شدند حتى حاج آقا مصطفى را معروف است كه از طریق مسمومیت شهید نمودند امام هزاران مشكلى را كه برایش به وجود آوردند، به خاطر اسلام تحمل كرد كه نسل جوان با این مسائل آشنانیست و تقصیر هم ندارد".

این مرجع تقلید تصریح كردند:

"نسل جوان ندیده كه شخصى حاضر باشد براى خاطر خدا و اسلام و هدفش از همه چیز بگذرد. نسل جوان آنچه دیده این بوده كه افراد معمولا منافع خود را مى خواهند و حاضرند تا جایى حركت كنند كه آب از آب تكان نخورد. جوان ما از همه چیز گذشتن و ایستادگى براى نیل به هدف را از كسى جزء در یك برهه اى از انقلاب آن هم زمان جنگ ندیده است و لذا تبیین این مسائل براى نسل امروز، لازم است".

وى با اشاره به مشى طلبه پرورى حضرت امام خمینى فرمودند:

"امام(سلام الله علیه) طلبه پرور بود و دلش مى خواست روحانیون آدم هاى خوب وخدمتگزار اسلام باشند. باید مقایسه كرد این مشى چقدر در آن روز و آقایان بعد وجود داشته و دارد".

این مدرس حوزه علمیه قم یادآور شدند:

" در حدود سال 1335 وضع لباس پوشیدن ما مناسب نبود به طورى كه حتى پول جوراب خریدن هم نداشتم و با پاى برهنه و بدون جوراب به درس امام مى رفتم. قاعدتاً در جریان عادى، امام یك بار كه با من حرف زد، براى بار دوم نباید حرف بزند (چون وضع ظاهرى من به گونه اى نبود كه مورد پسند و توجه افراد ظاهر بین باشد، اما حضرت امام مى نشست و حرفهاى مرا مى شنید و به اشكالات من پاسخ مى داد و عنایت مى فرمود) در همان شرایط با یكى از دوستانم رفتم از آقاى بزرگى حجره بگیرم. ولى همه بزرگان مانند امام نمى شوند، هر دوى ما رسائل مى خواندیم. وقتى صحبت كردیم آن آقا به رفیق من گفت به تو حجـره مى دهم، ولى به ایشان حجره نمى دهم. دوست من گفت ایشان رسائل را بهتر از من مى فهمد. چطور به ایشان حجره نمى دهید؟ من خودم به رفیقم گفتم این آقا درست مى فرماید. ما شنیده بودیم هیكل براى بعضى ها نصف ثمن است، اما نشنیده بودیم كه هیكل كل ثمن است. این آقا امروز هیكل را كل ثمن حساب كرده است.

حدود نُه سال از مسجد سلماسى تا مقابل منزل امام دنبال ایشان مى رفتم و مدام سؤال مى كردم و امام هیچ وقت چهره درهم نكشید. امام فكر مى كرد بنده براى آینده اسلام مفیدم و به همین دلیل حاضر بودند به حرفهاى من گوش كنند".

آیت الله العظمى صانعى فرمودند:

"روزى صبیه امام كه قرار بود خداوند فرزندى به ایشان بدهد، مریض شده بود. شوراى پزشكى نظرش این بود كه یا باید مادر فداى بچه شود یا بچه فداى مادر. امام فرمودند: من چون به هر دو علاقه دارم، نمى توانم در این مورد نظر بدهم و یكى دیگر از آقایان در این مورد نظر بدهد. همان روز خدمت امام رفتم و سؤالى درسى از ایشان پرسیدم. امام جواب نداد از جلسه بیرون آمدم. آن شب حضرت امام ختم "اَمن یُجِیْب" گرفتند و فرداى آن روز هم حال صبیه امام خوب شد و فرزندش هم سالم به دنیا آمد. امام همان اشكال را در حین درس مطرح كرد و به آن پاسخ داد".

ایشان فرمودند:

"یكى از خدام مدرسه فیضیه در همان سالها به یكى از طلبه هاى تازه وارد، سیلى زده بود. امام(سلام الله علیه) فرمود كه او دیگر فیضیه نیاید. بالاخره امام با وساطت قبول كردند كه شهریه او پرداخت شود. پول براى امام مطرح نبود، اما ارزش نهادن به طلبه و روحانیت براى امام مهم بود".

وى با بیان اینكه نظر امام این بود كه طلبه باید رشد كند و باید به او مهلت داد، به مشى سیاسى امام اشاره كردند و فرمود:

"در بعد سیاست، امام با یك قلم و كاغذ و با مردم حركت كرد و تا آخر هم با مردم بود. امام هیچ وقت حاضر نشد توى سر مردم بزند و آنها را كنار بزند. امام هیچ وقت حاضر نشد بـگوید اسلام به مردم كارى ندارد. هر مشكلى كه باعث مى شد مردم در صحنه نباشد، آن را رفع مى كرد. در صحیفه امام آمده است از ایشان سؤال مى شود كه اگر مردم رژیم شاهنشاهى را بخواهند یا رژیم دیگرى را، شما چه مى كنید؟ امام فرمود: اگر مردم خواستند، ما نمى توانیم كارى كنیم. نمى توانیم با شمشیر گردن مردم را بزنیم. اما اماممردم را طورى راهنمایى كرد كه چنین چیزى را نخواستند، هنر سیاستمدار اسلامى و هنر كسانى كه از اسلام و خدمت به اسلام دم مى زنند، این است كه كارى كنند مردم متوجه اسلام شوند. نه وقتى كه كسى از اسلام مى بُرد توى سرش بزنیم و بگوییم ارزش ندارى".

ایشان همچنین فرمودند:

"بافت تفكر سیاسى امام باید تبیین شود. امام براى مردم به معناى واقعى ارزش قائل بود. امام معتقد بود در امور مردم، مردم باید نظر بدهند. مردم به معناى واقعى یعنى توده مردم. ممكن است تا پنجاه یا صد سال دیگر هم، ده یا پانزده در صد مردم پاى صندوق رأى بیایند، ولى این از نظر امام ارزش اسلامى ندارد، براى نظام هم درست نیست، چون ما جمهورى اسلامى مى خواهیم و جهمور یعنى توده مردم".

آیت الله العظمى صانعى فرمود:

"براى ما موازین اسلامى مطرح است. موازین اسلامى مى گوید توده مردم در امور خودشان و در سرنوشت شان باید نظر بدهند. اگر توده مردم نباشند، به نظر من به قانون اساسى عمل نشده و خلاف موازین است. مردم مورد نظر امام، توده مردمى هستند كه پاى صندوق مى آیند. نظر قانون اساسى هم به حضور توده مردم است".

ایشان تأكید كردند:

"در آراى مستقیم و غیر مستقیم، حضور توده مردم لازم است تا قانون اساسى و عنوان جمهورى و موازین شرعى رعایت شود. هر جا توده مردم حضور نداشته باشد، جمهوریت رعایت نشده، ولو اینكه عده اى هم پاى صندوق بیایند".

فقیه اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) تصریح كردند:

"از نظر امام، اداره امور مردم با خود مردم است. در امور تخصصى و امور شرعى باید به متخصص رجوع شود، اما چارچوب قانونى دادن به امور مردم باید توسط خود مردم انجام شود".

"براى امام موازین اسلام مطرح بود، نه نظر یك یا دو نفر. با رعایت موازین اسلام خیلى راحت مى توان امور را به پیش برد".

"به نظر من در مجالسى كه در این چند دوره تشكیل شده، عمل خلاف موازین بسیار كم بوده. خلاف موازین یعنى فى المثل اینكه شرابخوارى حلال شود. اما اگر مطلبى را حتى طبق فتاواى "ابن جنید" و "ابن عقیل" ـ كه بسیار شاذ هم هست ـ نوشتند نمى توان آن را خلاف موازین دانست، بلكه خلاف نظر فقهاى دیگر است".نه خلاف موازین.

این مجتهد و فقیه مُدَقق افزودند:

"نمى توان با نظر شخصى قانونگذارى كرد. مرحوم سید احمد خوانسارى مى گوید اجراى حدود مربوط به زمان امام است، ـ همین كه امروز برخى با آن مشكل دارند ـ اما نظر مشهور فقها از جمله امام این است كه اجراى حدود در زمان غیبت نیز هست. اما در عین حال مجلس مى تواند قانونى را تصویب كند كه فلان حد در زمان غیبت اجرا نشود و نمى توان این را با این استدلال كه خلاف موازین است، رد كرد. این خلاف نظر مشهور است، نه خلاف موازین".

آیت الله العظمى صانعى افزودند:

"شوراى نگهبان باید ببیند كه كدام نظر فقها مى تواند امروز جامعه را اداره كند، من اگر جزو فقهاى شوراى نگهبان بودم، این مسئله را رد نمى كردم. البته بنده معتقدم حدود در زمان غیبت باید اجرا شوند و بیشتر فقها نیز همین نظر را دارند، اما اگر مجلس براى جلوگیرى از هجمه ها جلوى آن را بگیرد، همان گونه كه بیان شد از راه قانون كه مطابق با فتواى مرحوم خوانسارى و میرزاى قمى باشد، آن نظر خلاف موازین نمى باشد.

وى با بیان اینكه اگر به آیین دادرسى اسلامى مراجعه كنیم اصلا مشكلى پیش نمى آید، قانون قصاص را از زیباترین قوانین اسلامى دانست و افزودند:

"عقیده من به اسلام به مراتب بیشتر از دیروز شده در حالتى كه امروز احكام اسلام را زیر سؤال مى برند، بنده با برداشتى كه از اسلام دارم نه تنها نبریده ام، بلكه ایمانم به اسلام، خدا و پیغمبر اضافه شده است. اسلام این طور نیست كه نتوان روى آن بحث كرد. اما وقتى بنده مى گویم دیه زن بر حسب نظر فقهى برابر دیه مرد است، متحجرین و دشمنان پیشرفت اسلام ـ كه بحمد الله با وجود دانشگاهیان و جوانان و مردم مسلمان آگاه و حوزه هاى علمیه با عمق و الطاف امام نتوانستند كارى بكنند ـ مى گویند فلانى، خلاف قرآن حرف زده است. بعد از اینكه كتاب "القصاص" من منتشر شد، گفتم اگر الان مرگ من فرا برسد، دیگر آرزویى ندارم، زیرا پنجاه یا صد سال دیگر، مذهب و بلكه تمام علما به این سمت خواهند رفت".

وى با بیان اینكه مصالح در اداره امور مردم است نه در احكام الله، و مصلحت مربوط به مجلس است، ولى مجلس نمى تواند طبق مصلحت سنجى قانون اسلام را تغییر بدهد. قانون اسلام قابل تغییر نیست. من مى گویم اگر مجلس مصلحت را در تصویب قانونى دید، بررسى كند كه آیا فقیهى فتوایى دارد كه مطابق این قانون باشد یا نه. اگر دارد بنویسد و این از نظر شرعى قانونى قابل رد شدن نیست".

"از باب نمونه، امروز به این نتیجه رسیده اند كه بـگویند دیه اهل كتاب با غیر اهل كتاب برابر است. ببینید چقدر طول كشید تا بالاخره به نحوى این قضیه را مطرح كردند در صورتى كه به نظر من اگر از همان ابتدا اعلام مى كردند كه دیه اهل كتاب با غیر اهل كتاب بلكه غیر مسلمان از آنجا كه مال و آبروى آنها محترم است، خون او نیز محترم است، و دیه شان برابر است، قضیه حل مى شد چون براى برابرى، هم روایت هست هم فتوا".

حضرت آیت الله العظمى صانعى با اشاره به چند سالى كه از سوى حضرت امام به عنوان دادستان كل كشور مشغول به كار بودند، خاطرنشان كردند:

"سیاست امام در دادستانى به این نحو بود كه حتى یك بار هم از دفتر امام و وابستگان دور یا نزدیك به بنده یك تلفن نشد مبنى بر اینكه به عنوان دادستان كارى براى آنها انجام دهم، یا اینكه حضرت امام با فلان مسئله موافق یا مخالف هستند. تنها یك بار یك تلفن داشتم كه البته این تلفن تعجب مرا برانگیخت، هنگامى كه من در شوراى عالى قضایى بودم، پس از جلسه دوستان گفتند كه از دفتر امام تماس گرفته اند و خانواده مرحوم اشراقى با شما كار دارد. در آن زمان خانواده اشراقى در قم باغدار بودند و خانواده مؤمن و متدینى هم بودند. گمان كردم لابد صبیه امام راجع به مختصر زمین هایشان مى خواهند صحبت كنند. خودم را آماده كردم ببینیم چه مى گوید و من چه جوابى باید به ایشان بدهم، در دفتر امام به آقاى اخوى زنگ زدم و گفتم با ایشان تماس بگیرند. طولى نكشید تلفن زنگ زد و گوشى را برداشتم فكر مى كنید صبیه امام چه مى خواستند بگویند؟ جریان... عادى این بود كه ایشان مى خواستند توصیه اى كنند یا در پى توصیه یى باشند! اما ایشان خطاب به من گفتند: من خدمت امام رفته ام و در مورد مسئله مسافرت و نماز و روزه در تهران نظر آقا را پرسیدم ـ چون امام تهران را جزو بلاد كبیره مى دانند و حكم ایشان در باره محله به محله آن، مقدارى فهمش مشكل بوده و منظور امام را خوب درك نكرده ام، به امام عرض كردم مى گویند آقاى صانعى به راحتى فتواى شما را مطرح مى كنند. اجازه مى فرمایید از آقاى صانعى بپرسم؟ امام لبخندى زد و از آنجا بود كه فهمیدم امام راضى است. ترجیح دادم این موضوع را از شما بپرسم در تاریخ حكومت ها از معصومین كه بگذرید از این قبیل موارد سراغ ندارید و این روش حكومت امام بود. به این ترتیب كه همه كارها را به دیگران واگذار مى كرد و دخالتى نمى كرد. اموال بنیاد مستضعفان را به دولت و نهادهاى دیگر داده بود و دخالتى نمى كرد. امام افراد را نصب مى كرد و دیگر كارى نداشت و تنها در مواردى كه مى دید خلافى رخ داده است، یك دفعه رسیدگى مى كرد".

آیت الله العظمى صانعى در باره پیام هشت ماده اى امام فرمودند:

"این پیام به دلیل مشكلاتى بود كه در برخى موارد از سوى دستگاه قضایى رخ داده بود، كه به مراتب كمتر از یك صدم از مشكلاتى بود كه گفته مى شود در حال حاضر وجود دارد. امام در مقابل این امر ایستاد و پیام هشت ماده اى را صادر كرد تا به صورت قانون در بیاید، اما نشد. البته مهم نیست كه حتما به صورت قانون در بیاید. چون قانونى كه اجرا نشود، چه فایده اى دارد؟ اساساً اجرا مهم است. اگر مجرى بخواهد اجرا كند مى تواند از گوشه و كنار قانون استفاده كند و به نفع مردم كار كند و اگر كسى نخواهد قانون را اجرا كند و اگر كسى پاسخگو نباشد، هر كارى كه بخواهد انجام مى دهد. به قول مرحوم عـلامه نایینى دو چیز قدرت ها را كنترل مى كند; "عصمت و مردم". اگر عصمت نبود و اگر حد اقل مردم نتوانند یك وكیل بگیرند یا یك نماینده انتخاب كنند، پس چه مى توانند بكنند؟ هر وقت نمایندگان به مجلس رفتند و هر وقت حرفى بخواهند بزنند جلوى آنها را بگیرند، مردم چه مى توانند انجام دهند؟"

ایشان همچنین در ادامه فرمودند:

"وقتى كه استبداد و ظلم مى آید. چهره اسلام خداى ناخواسته كریه مى شود. اما الحمدلله ما امروز حجج الهى داریم، انسان هایى بسیار بالا در حوزه و دانشگاه وجود دارند كه اگر ما به امثال مطهرى رجوع كنیم، در این صورت مشكلى به وجود نخواهد آمد.

معظم له در باره جرم سیاسى فرمودند:

" جرم سیاسى" به معناى اعتراض متقن علیه مسئولان نظام است. در جرم سیاسى كسى كه علیه مسئولان نظام در تمام رده ها حرف متقن مى زند یا باید اثبات كند و جواب بدهد یا مجازات شود. كسى در مسجد در حضور امیرالمؤمنین(علیه السلام)نشسته بود و به او بد مى گفت: این جرم سیاسى است. اصحاب خواستند با او برخورد كنند. حضرت فرمود: بنشیند و بعد خطاب به آنها فرمود: شما را از مسجد بیرون نمى كنم، حقوق شما را از بیت المال قطع نمى كنم و تا شما دست به شمشیر نبرده اید، من نیز دست به شمشیر نمى برم، انتقاد باید متقن و مبرهن باشد كه اگر حدى از آن جرم شناخته شده، جرم سیاسى مى شود".

آیت الله العظمى صانعى افزودند:

"اگر جرم سیاسى نداریم، پس چرا در قانون اساسى آمده است؟".

معظم له در مورد مفهوم ضرورى دین توضیح دادند:

"ضرورت دین دو معنا دارد، یكى اینكه ضرورت دارد من متدین شوم. من به دنبال پذیرش دین مى روم، زیرا ضرورت اعتقادى با خود انسان است. اما ضرورت اجرا شدن اسلام و موازین اسلامى با مردم است، پیاده كردن این ضرورت هم احتیاج به قدرت دارد. حال وقتى مردم پذیراى قدرت شدند و گفتند ما مى خواهیم در مجلس قوانینى تصویب شود كه با موازین اسلام مغایر نباشد، در این هنگام اقلیت نیز باید با اكثریت همراه شوند. اگر ما قافیه را آن قدر تنگ كردیم كه دیگر نتوانستیم شعر بگوییم، باید شعر را كنار بگذاریم".

ایشان در پایان فرمودند:

"براى اجراى احكام وقتى اكثریت مردم مملكتى، خواستار اجراى قانونى شدند، باید اجرا شود. به نظر من مردم ایران خواستار اجراى احكام اسلام اند".

( بر گرفته از سایت خبرى ایسنا)

تاریخ: 1383/2/22
بازدید: 16113



....

نام
پست الکترونيکي
وب سایت http://
نظر
کد امنیتی کد امنیتی
کد امنیتی


کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org