Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: اخبار
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: با موضوع «کرامت انسان»؛
گزارش دومین نشست فقه پژوهی با موضوع «کرامت انسان»؛ حجت الاسلام و المسلمین جعفری مدیر جلسه: مرحوم آیت الله العظمی صانعی به مساله فقه و بحث استنباطات و اجتهادات فقهی نگاه جدیدی داشتند/ فقه ایشان «فقه انسان‌محور» با تأکید بر صناعت اجتهاد جواهری به معنای خاص حوزوی کلمه است.

مرحوم آیت الله العظمی صانعی به مساله فقه و بحث استنباطات و اجتهادات فقهی نگاه جدیدی داشتند/ فقه ایشان «فقه انسان محور» با تأکید بر صناعت اجتهاد جواهری به معنای خاص حوزوی کلمه است.

 

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فقه الثقلین، در ابتدای این نشست، حجت الاسلام و المسلمین جعفری مدیر جلسه اظهار داشت: 

    1) موضوع بحثی که برای این نشست در نظر گرفته شده «کرامت انسان» است. این موضوع از موضوعاتی است که از دیرباز، مطرح شده و لذا تاریخچه اندیشه کرامت انسانی از سه بُعد، قابل توجه است:

1. از نظر تاریخی، اندیشه کرامت انسانی به عنوان مبنای کلیدی و بنیادین حقوق بشر، قدمتی به درازای تاریخ زندگی اجتماعی انسان ها دارد و لذا از تاریخ طولانی و دارای قدمت، برخوردار است.

2. از بُعد نظری تبیین و تحلیل دقیق اندیشه، ریشه در اندیشه فلاسفه قرن هجدم دارد و نخستین بار، آقای «کانت» فیلسوف معروف آلمانی آن را مطرح کرده و از نظریه ای با عنوان «خودمختاری اخلاقی و استقلال ذاتی انسان» سخن به میان آورده است. ایشان با توجه به اصولی از جمله فرامین مطلقه اخلاقی و اصل غایت بودن انسان، این بحث را در راستای غایت بودن انسان، مطرح می کند. فکر می کنم در اندیشه های قرآنی می توانیم از این دست مطالب را بیابیم و به خوبی هم می شود استفاده کرد.

3. از منظر عملی، طرح اندیشه کرامت انسانی به صورت رسمی و در قالب قانون، سابقه ای چندان طولانی ندارد. اولین مقرره قانون در این ارتباط در سطح ملی، اعلامیه حقوق بشر و قانون شهروندی فرانسه در سال 1789 و در سطح بین الملل، تصویب منشور سازمان ملل متحد، مصوب سال 1945 است. بحث هایی که این اندیشه کرامت انسانی، معلول چه علل و دلائلی است که تقریباً از قرن هجدهم، بیشتر مورد توجه قرار گرفت، مربوط به جنایات گسترده ای است که در جنگ های جهانی و به ویژه در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد و این را به عنوان یکی از علت العلل ها مطرح می کنند و همچنین اندیشه هایی که به نوعی، پیکار با انسانیت انسان شمرده می شود؛ مثل ایده های «انسان ناتمام»، «انسان موجودی پست» و بحث های که در اصلاح نژادانسان در دولت آلمان نازی، مطرح شد و امروزه هم بحث هایی در حوزه ژنوم انسانی در این ارتباط، قابل طرح است.

    2) محور دوم، مبانی نظری کرامت انسان است. سه چهار مبنا به عنوان مبانی نظری کرامت انسانی، بیان شده است که عبارتند از:

نظریه «حقوق فطری (طبیعی)»؛

نظریه «اصالت فرد»؛

نظریه «خودمختاری اخلاقی کانت»؛

نظریه «کرامت انسانی مبتنی بر وحی».

بحث های مفصلی هم پیرامون گونه شناسی کرامت انسانی به میان آمده که در یک تقسیم بندی به عنوان کرامت ذاتی و کرامت اکتسابی انسان ها مطرح می شود و در هر دو زمینه می توانیم آیاتی از قرآن را به عنوان شاهد، مورد توجه و بحث قرار دهیم.

نکته دیگر، آن است که در ذیل نظریه کرامت مدار مبتنی بر وحی، مطرح می شود و دو دیدگاه کلان در این زمینه، طرح می شود که یکی دیدگاه سنت گرایان اسلامی است و دیگری دیدگاه نواندیشان دینی که برخی از آن ها به «روشن فکران دینی» تعبیر می کنند و ظاهراً می خواهند تفاوت و مرزی بین این دو تفکر و اصطلاح، قرار دهند، ولی در اینجا به مناسبت این مکان شریف، «نواندیشی» دینی را ترجیح می دهم که کرامت انسان را مبتنی بر وحی می داند.

3) مهم ترین دلائل نقلی که در ارتباط با اندیشه کرامت انسانی، مطرح شده، یکی آیه 70 سوره اسراء است که می فرماید: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً». این آیه کلیدی ترین آیه قرآن در ارتباط با کرامت انسانی است. روایات متعددی هم در این زمینه داریم که فقط به یک فراز کوتاه از نامه امیرالمومنین به مالک اشتر، اشاره می کنم که خطاب به مالک می فرماید: «وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِمْ وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ». کسانی که بحث حقوق بشر را به عنوان ایده های نوپیدا مطرح می کنند، از چنین نکته ای که در نهج البلاغه حضرت امیر بیان، مولا امیرالمومنین (علیه السلام) بیان شده، غافلند که از مردم به «رعیه» تعبیر کرده و ما آن را به «شهروند» ترجمه می کنیم. حضرت می فرماید: شهروندان بر دو گروهند: «إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ»، «وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً». در اندیشه های دینی ما نمونه های فراوانی داریم که در آیات و در کلمات معصومین داریم.

4) کرامت ذاتی انسان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که به طور خاص به اصل دوم اشاره می کنم: «جمهوری اسلامی‏، نظامی است بر پایه ایمان به‏:

۱ ـ خدای یکتا ... 2ـ  وحی الهی ...، 3ـ معاد ...، 4ـ عدل خدا...، 5 ـ امامت و رهبری ...، ۶ ـ کرامت‏ و ارزش والای انسان» که این در قانون اساسی، مورد توجه قرار گرفته؛ اگرچه برخی با توجه به برداشتی که از کرامت ذاتی انسان دارند، معتقدند در قانون اساسی با تعارض در این زمینه، مواجهیم، یعنی در اصلی مانند این اصل و حتی در مقدمه قانون اساسی، در چند جا بحث کرامت انسان را مطرح می کند؛ اما بعد در بحث حقوق و تکالیف، گویا این اصل کرامت انسانی با آن برداشتی که به عنوان یک اصل راهبردی قرآن، مطرح است، نگریسته نمی شود یا حداقل این شبهه و احتمال تعارض وجود دارد که نیاز دارد اندیشمندان در حوزه اش سخن بگویند و آن را تبیین کنند و اگر احیانا تعارض و شبهه ای وجود دارد، در حلش اهتمام بورزند.

بنابر این، آنچه که اقتضای این بیت شریف و نگاه جدیدی است که مرحوم حضرت آیت الله العظمی صانعی به مساله فقه و بحث استنباطات و اجتهادات فقهی داشتند، من از فقه ایشان به «فقه انسان محور» تعبیر می کنم اما با تأکیدی که خود ایشان دارند و می فرمایند به صناعت اجتهاد جواهری به معنای خاص حوزوی کلمه، تقید دارند، اما در عین حال، به اصول بنیادینی مثل اصل عدالت و اصل کرامت انسانی، عنایت دارند.

آیت الله صانعی فقیهی است که جهان بینی و نگاه معرفت شناسانه وی نسبت به انسان، تأثیر شگرفی در اجتهاد و استنباطات او ایفا نموده است. یکی از آن نگاه ها توجه به مدار و میزان عزّت و کرامت انسان است که این فقیهِ فقید در تمام تحلیل های فقهی خویش به این مبنا و معیار عنایت ویژه داشته و فروعات و موضوعات مختلف اجتماعی و تعاملات بین المللی را بر اساس آن استخراج و استنباط کرده است.

تکیه آیت الله صانعی بر اصول و قواعد محکمی چون: قاعده عدالت، قاعده لاضرر، قاعده لاحرج، قاعده انصاف و... بالندگی اجتهاداتش را رونق دو چندان بخشید و در خروجی استنباطاتش تحوّل چشمگیری به ارمغان آورد. محصولِ آن نگاهِ جامع به انسان و خلقت: برابری آدمیان از تمام حقوق و مواهب الهی بوده است. شاید اگر بخواهیم نمادی از لُبّ اصول ارزشی اندیشه فکری و فقهیِ حضرت آيت الله صانعی را بیان کنیم، در این کلامش خلاصه می گردد:

«تمام دقّت و توجّه ام در حین اجتهاد و استنباطات فقهی این است که آنچه بدست می آید کمترین مخالفتی با اصول، قواعد و ضوابط کلی اسلام که بر مدار عقل، قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) است، نداشته باشد؛ بلکه معتقدم اجتهاد و استنباط باید محوریّت مسائلی چون: عدل و قسط، انصاف و احسان را به طور جدّی مدّ نظر قرار دهد و موجب کمترین ظلم، ستم و تجاوز به انسان ها نگردد. معتقدم تمامی افراد بشر در بهره وری از حقوق طبیعی یکسانند و هیچ تفاوتی بین آنان نیست؛ نه از جهت رنگ پوست و نه از جهت جنسیّت؛ در صورتی که این ویژگی ها نیز از اختیارشان خارج و سبب برتری یکی بر دیگری نخواهد بود؛ و نه از جهت زبان عربی یا عجمی و... ؛ و نه از جهت جغرافیا و مکان؛ مکّی یا مدنی بودن؛ و نه از شرق عالم و نه از غرب آن؛ و نه در مذهب و آیین و اعتقاد». (مجمع الفائدة والبرهان، مقدمة المحشّي، تحقيق مؤسسة فقه الثقلین 9:1)

 

تاریخ: 1402/10/23
بازدید: 10401


مطالب مرتبط:

....

نام
پست الکترونيکي
وب سایت http://
نظر
کد امنیتی کد امنیتی
کد امنیتی


کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org