سخنراني استاد عبايي خراساني
در شبهاي بيست و يكم. بيست و دوم. بيست و سوم. ماه مبارك رمضان
ويژگی های حکومت علی (ع)
مراسم شب های احياء دفتر حضرت آيت الله العظمي صانعي در مشهد برگزار گرديد.عبايی خراسانی در اين مراسم باشكوه که با حضور علمای اعلام، مردم متدين و فرهيختگان تشكيل شده بود گفت: از ويژگيهاي حكومت حضرت علي(ع) اين است كه نبايد قصاص قبل از جنايت كرد. نمونه آن برخورد با طلحه و زبير ابن ملجم. و برخورد با معاويه است كه تا قبل از اينكه آنها كاري را انجام ندادند با آنها برخوردي نکرد.
ويژگي ديگر حكومت حضرت اين است كه تملق و چاپلوسي را نفي ميكند نمونه آن تذكر به مردم شهر انبار به هنگام استقبال از ايشان است. اميرالمؤمنين در حكومت خويش امتيازات را از بين برد. قريشي و موالي ايراني يا به اصطلاح عرب و عجم در قلمرو حکومت ايشان يكسان و برابر شدند.
ويژگي بعدي حساسيت ايشان راجع به رفتار فرماندارانش ميباشد که بعنوان مثال به عثمان بن حنيف كه در مجلسي، با غذاهاي مختلفي شركت كرده بود نميگويد فعل حرام انجام دادي اما سرزنشش ميكند، تذكر ميدهد كه با اين كاري كه كردي نميفهمي آدم گرسنه چه ميكشد. مشكلات، سختيها، فشارها و تورم گراني را نمي تواني احساس كني و بفهمی كه بر مردم فقير چه مي گذرد. امروز مردم حكومتي ميخواهند كه در سختيها كنارشان باشد بفهمد بر زندگي آنها چه ميگذرد، بفهمد تورم يعني چه، نه اينكه در محاسبات ذهني خودش طوري محاسبه كند كه تورم ناچيز به حساب آيد.
وي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: آيا خوارج محصول يك دوره بودند؟ آيا حاصل كار، معاويه و عمروعاص بودند؟ نخير آنها محصول يك شرايطي بودند كه اگر آن شرايط دوباره مهيا شود خوارج هم بوجود مي آيند. آن شرايط و ويژگيها اينهاست:سفاهت، بلاهت، .خشك مقدسي، مقدس مآبي، خشونت طلبي و درك ظاهري از قرآن.
يكي ديگر از ويژگيهاي خوارج برهم زدن جلسات سخنراني حضرت علي بود آنها مي گفتند: حرف حق كه به گوش ما نميرود. ديگران هم كه نبايد اين حرفها را بشنوند اين آقا هم حرفهاي خودش را ميزند پس برويم جلسه را بهم بزنيم. حضرت علي ميگويد: دو گروه كمر مرا شكستند. گروه اول: دانشمندان رسوا، كه در زشت كاري رسوا شوند. گروه دوم: آدمهاي نادان خشك مقدس. آدمي كه شعار عدالت ميدهد اما نميداند عدالت يعني چه؟ آدم ناداني كه به دين حق دعوت ميكند اما نميداند حق يعني چه.
اين محقق بخش پاياني سخنان خود را به فرازهايي از وصيت نامه حضرت علي اختصاص داد و افزود: اميرالمؤمنين(ع) ما را به نظم در كارها توصيه ميكند يعني هرچيزي در جاي خودش. حضرت انسانها را به مراقبت در امر يتيمان و فقراء سفارش ميكند و خود آنگونه عمل می کند که در تاريخ آمده است. چرا كه جامعه اي كه گرسنه بخوابد. جامعه اي كه در آن بي عدالتي باشد. ناامني سياسي، اقتصادي، اجتماعي بوجود مي آيد در نتيجه سرمايه اجتماعي از بين ميرود كه نمونه آن فرار مغزهاست. خيلي از اينها نمي دانند سرمايه اجتماعي يعني چه ميگوييم فرار مغزها و مهاجرت نخبگان صورت ميگيرد ميگويد بگذاريد بروند نيازي به آنها نيست. درحاليكه در زمان طاغوت حتي يك طلبه كه جامع المقدمات خوانده بود سرمايه اجتماعي محسوب ميشد. اميرالمؤمنين به امر به معروف و نهي از منكر هم توصيه ميكند و ميگويد اگر اين امر انجام نشود ظالمين مسلط ميشوند و آنوقت مردم فکر می کنند که چرا دعاهايشان قبول نمی شود اين به خاطر اين است که ظالم مسلط شده و ستم می کند و لذا دعاها مستجاب نميشود.
عبايی در پايان گفت: خوب است در اين شبها در کنار تهجّد و عبادت بنشينيم و مذاكره علمي صورت دهيم. جامعه اي كه بخواهد آگاهي در آن باشد بايد مذاكره علمي داشته باشد.
دين و دينداری در دنيای امروز
به مناسبت شبهاي نوزدهم و بيستم ماه مبارك رمضان مراسمي در دفتر حضرت آيت الله العظمي صانعي در مشهد با حضور روحانيون و طلاب و عموم مؤمنين عزادار برگزار گرديد.
در اين مراسم پر فيض استاد ناصر آملي راجع به دين و دينداري سخنرانی کرد. وي گفت دين و دينداري چه كاركردي دارد؟ چه خاصيتي دارد كه تاكنون پابرجا بوده؟ اين فقط اختصاص به جامعه ما هم ندارد. برخي معتقدند دينداري ضعيف شده اما در چنين شبهايي مثل امشب ميبينيم كه همه مردم و افراد در ايام عزاداري يكپارچه سياه پوش ميشوند خب اين يك معنايي دارد واصل دينداري سه كاركرد دارد.
اول اينكه به زندگي ما معنا مي بخشد به جهان و خلق و هستي و انسان معنا مي بخشد اگر دين نباشد و توجيه ديني نباشد انسانها سردرگم و جهان بي معني مي شود. علم ميگويد انسان از گوشت و پوست و استخوان است اما پاسخي براي چرايي اين خلقت ندارد و پاسخ آن مربوط به دين است و ما اگر ندانيم از كجا آمديم و چرا آمديم و به كجا ميرويم و چرا ميرويم زندگي پوچ ميشود.
دوم: دين به انسانها براي زنده ماندن در شرايط سخت اميد مي بخشد. انسان ديندار اميدوارست. مثلا يك آدم ديندار وقتي با مشكلي مواجه شود براي خود توجيه دارد و بعدش پناهگاهي
سوم: کارکرد سوم دين اين است كه به لحاظ فكري پشتوانه اخلاق است .ذات دينداري اخلاق گراست. آدم ديندار اخلاق گراست. شما باورنكنيد آدم دروغگو خدا را بشناسد و باور نكنيد جامعه اي كه دروغ در آن به وفور يافت شود آن جامعه ديندار باشد. و باورنكنيد وقتي يك مسوول جلو شما بنشيند و در چشم شما نگاه كند و دروغ بگويد و آن مسوول اعتقاد به آخرت و معاد داشته باشد. آدم دروغگو آدم اخلاقي نيست.
اين نويسنده و محقق ادامه داد: جامعه اي كه جز با دروغ كارش پيش نرود و در آن جامعه دروغ رايج ميشود. جامعه اي كه مناسبات سياسي و اجتماعي آن طوري باشد كه بدون رياكاري و بدون نزديكي به قدرت و مدح دولت كار پيش نرود، در آن جامعه رياكاري رايج ميشود ولو آن جامعه به اسم دين باشد. جامعه اي كه زندگي بر مردم سخت شود ناامني در آن جامعه بوجود مي آيد. وقتي كار نيست وقتي مسايل اقتصادي وضعيت درستي ندارد مشكل درست ميشود.
اين پژوهشگر مذهبي ادامه داد: وقتي يك كسي را كه شايسته كاري نباشد به آن كار بگمارند امر غيراخلاقي است حالا بياييد و توجيه اخلاقي كنيد. آدم حقير و فرو مايه اگر امكانات در اختيارش باشد به جامعه و تاريخ آسيب ميزند.
مشكل اين است كه كار نادرست را بنام دين انجام ميدهند. اگر آمدن گفتند فلان آقا محصول نماز شبهاي مؤمنين است توجه نكنيد باور نكنيد. اين حرفها چيست؟ در مذهب داريم «الاعمال بالنيات» اما در عمل اجتماعي «الاعمال بالنتايج» است
تاریخ: 1390/6/4