س1-آيا زن براى صدقه دادن، به اذن شوهر نيازمند است؟
ج ـ صدقه دادن براى زن و شوهر از مال خودشان از باب سلطه هر كس بر مال خودش جايز مى باشد «الناس مسلطون على اموالهم» و اما صدقه دادن از مال يكديگر بدون اجازه و رضايت صاحب مال، حرام و غير
جايز است «لايحل مال امرء مسلم الاّ بطيب نفس منه».
س2-آيا مى توان به متكدّيان دوره گرد صدقه داد؟
ج ـ هر نحو كمك و صدقه اى كه باعث تنبلى و كَلّ بر جامعه مى گردد، به هر نحو كه باشد، نه تنها صدقه نيست، چون معروف نيست (كُلّ معروف صدقة)، بلكه غير جايز و به خاطر سببيّت براى حرام، حرام است.
س3-آيا به متكدّيانى كه به در خانه ها يا به مساجد مى آيند و خود را از سادات معرّفى مى كنند، مى توانيم كمك كنيم، در صورتى كه يكى از معصومين(عليهم السلام)فرموده اند كه صدقه بر آل محمد(صلى الله عليه وآله)
حرام است؟
ج ـ آنچه بر سادات حرام است، زكات مال و زكات فطره غير سيّد است؛ و امّا مسئله گدايى، يك مسئله اجتماعى است كه با شرايط خاصّ زمان و مكان بايد ملاحظه شود و بر همه، مخصوصاً سادات است كه مناعت و بزرگوارى خود را حفظ نمايند.
س4-كمك به افرادى كه در شهرها اقدام به تكدّى مى كنند، بهتر است يا صدقه دادن به كميته امداد؟ و كسى كه او را نمى شناسيم و مى گويد سيّد هستم، آيا مستحقّ كمك است يا نه؟
ج ـ كمك بسيار ناچيز تا سائل محروم نشود، مانعى ندارد و صدقه را اگر انسان خودش و با دست خود به اقوام و اقارب بپردازد، ثواب بسيار زيادترى دارد و محض ادّعاى سيادت، مجوّز پرداخت خمس نيست.
س5- آيا صدقه دادن به سادات جايز است يا خير؟
ج ـ جايز است، فقط دادن زكات، چون صدقه واجب است، مطلقاً ممنوع است، و در كفّارات و مظالم هم، ندادن آن ها به سادات، احتياط مستحب است.
س6-آيا برداشتن صدقه بدون رضاى صدقه دهنده، جايز است؟
ج ـ هر چند شرط نيست، امّا بايد با اجازه او باشد. چون ارتباط صدقه با او هنوز قطع نشده، و استصحاب بقاى سلطنت جارى است، علاوه بر قضاى عقلايى به بقاى ارتباط.
س7-اگر صدقه را كنار بگذارد ولى هنوز تحويل گيرنده صدقه نداده باشد، آيا مى تواند آن را براى خودش بردارد يا خير؟
ج ـ جايز نيست، زيرا به محض كنار گذاشتن به قصد صدقه، صدقه و مال خداوند است، و رجوع در آن جايز نيست و با صدقه تحويل داده شده، فرقى ندارد.
س8-اين جانب، مأمور جمع آورى چند صندوق از صندوق هاى صدقه كميته امداد هستم، گاهى چند روز پس از جمع آورى، پول كمى نزد حقير مى ماند، آيا اجازه دارم به عنوان قرض از اين پول ها براى بعضى احتياجات ضرورى خود بردارم و بعد همان مبلغ را به جاى آن بگذارم، و به مسئولين مربوط تحويل دهم يا خير؟
ج ـ تبديل مال صدقه به مال خود، جايز نيست.
س9- آيا متصدّى تخليه صندوق هاى صدقه مى تواند پول هاى خُردى را كه گاهى درون صندوق ها مى اندازند و در زمان طاغوت، رايج بوده اند و اكنون، فاقد ارزش هستند، بردارد و به همان مبلغ پول جمهورى اسلامى تحويل صندوق و يا نيازمندان دهد؟
ج ـ بايد خود پول به مستحقّان داده شود و به آن ها تفهيم گردد كه اين پول ها ممكن است به خاطر يك جهات خاصّه مشروعه، ارزش بالاترى داشته باشد. بعد از تفهيم اين معنا، طرف مى تواند آن ها را به قيمت دلخواه بفروشد.
س10-برداشتن پول خُردهايى كه در صندوق صدقه منزل انسان است و تعويض آن ها با اسكناس، چه حكمى دارد؟ اساساً صندوق صدقه در حكم دريافت است يا خير، تا انسان، مثلاً اگر روزى به پول احتياج داشت، از آن بردارد و بعداً سرِجايش بگذارد؟
ج ـ در صورتى كه صندوق صدقه، متعلّق به جاى خاصّى (مثلاً مؤسّسه خيريه نباشد) برداشتن صدقه و پرداخت آن به فقير و همچنين تعويض پول خُرد آن با اسكناس، مانعى ندارد.
س11-اگر ندانسته صدقه را به كسانى بدهيم كه صدقه به آن ها تعلّق نمى گيرد، تكليف چيست؟
ج ـ صدقه مستحبّى مانعى ندارد.
س12-آيا مى توان صدقه را به غير شيعه اثنى عشرى يا به هاشمى و سيّد داد؟
ج ـ لازم نيست كه گيرنده صدقه، شيعه و غير سيّد باشد، بلكه صدقه مستحب را به هر مسلمان و كافر غير حربى چه غنى باشد، چه فقير، چه هاشمى باشد، چه غير هاشمى مى توان داد. آرى، به كافر حربى كه در حال
محاربه است و نيز به نواصب نمى توان داد، چرا كه صدقه دادن به آن ها حرام، و كمك به حرب و جنگ عليه اسلام و كمك به از بين بردن ارزش ها و سبّ معصومين(عليهم السلام) است.
عن ابى جعفر(عليه السلام) قال: «إنّ الله تبارك و تعالى يحبّ إبراد الكبد الحرىّ و من سقى كبداً حرّى من بهيمة و غيرها أظلّه الله يوم لا ظلّ إلاّ ظلّه». ناگفته نماند كه موارد صدقه از نظر مصلحت و
فضيلت با هم تفاوت دارد و صدقه دهنده خود جهات ترجيح و فضيلت را با رعايت زمان، مكان و خصوص مورد، رعايت مى كند.
س13-هل يجوز التصدّق على الكافر؟
ج ـ ليس الاسلام شرطاً فى جواز التصدّق و إنّما الشّرط فيه مثل الخيريّه «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْر يُوَفَّ اِلَيْكُمْ»(بقره، آيه 272) و المعروفيّة فإن كلّ معروف صدقة ولا يخفى لكلّ كبد حرّاء اجر.
س14-ردّ مظالم يعنى چه و چه حكمى دارد؟ و مصرف آن چگونه است؟ آيا در مصرف آن، اجازه مجتهد لازم است؟
ج ـ مظالم عباد، عبارت است از مقدار حقّى كه از ديگران به عهده انسان آمده و نه مقدار آن را مى داند و نه صاحبانش را مى شناسد و حكمش، صدقه دادن حدّاقل معلوم و متعيّن از آن ها به فقراست، آن هم با اجازه مجتهد، چون صدقه براى صاحبانش مى باشد، بايد با اجازه از مجتهد باشد كه ولىّ غايب است.
س15-فرزندم در اثر سانحه تصادف فوت كرد، بنده يك سوم از 5000 متر زمين خود را به نام او كردم و درآمد آن را خرج امور خيريّه نمودم، امّا اكنون مى خواهم زمين را بفروشم و يك سوم قيمت آن را صرف ساختن تكيه سيّدالشهداء(عليه السلام)، يا مسجد يا امور ديگرى كنم، حكم آن را بيان فرماييد.
ج ـ چون آنچه كه جناب عالى آن را مورد ثلث قرار داده ايد، وقف نبوده، مى توانيد بفروشيد و به مصرف امور خير ديگرى برسانيد؛ ليكن با ديگران مشورت نماييد و در كارهاى لازم تر و بهتر مصرف كنيد.
س16-شخصى مقدارى پول براى امور خيريه قرار داده است. آيا مى توان از اين پول، براى تشويق دانش آموزان شركت كننده در كلاس قرآن، كتاب خريد و به آن ها اهدا نمود؟
ج ـ مانعى ندارد.
س17-آيا اين مطلب صحيح است كه انسان بعد از پرداخت خمس، زكات و ماليات و بعد از برداشتن آن مقدار كه يك زندگى متوسط و راحت را براى خود و خانواده اش تأمين كند، بايد بقيّه اموالش را صرف مستمندان كند؟
ج ـ افراط و تفريط در همه كارها، مذموم است.
س18-اگر بعد از پرداخت وجوه شرعيه و ماليات، شخص همچنان ثروتمند باشد و در جامعه افراد فقيرى باشند، در اين صورت كمك به فقرا بر او واجب است؟
ج ـ كمك به مستمندان درهر حال، مطلوب و مورد توجه اسلام و معصومين(عليهم السلام)است.
س19-در زمان شهيد رجايى، طرح شصت ساله ها در روستاها اجرا شد، كه بر اساس آن، ماهيانه مبلغى به عنوان حقّ بازنشستگى به آنان پرداخت مى شود، و هم اكنون نيز ادامه دارد، و از سوى كميته امداد امام
خمينى پرداخت مى شود، و بعضى از سادات به علّت سيادت، و بعضى از غير سادات نيز به علّت آنكه خود را آن قدر فقير نمى دانند كه صدقه بگيرند، از اين پول پرهيز مى كنند، چون آن را صدقه مى دانند، آيا اين مستمرّى
صدقه است و خوردن آن براى افراد مذكور حرام است يا خير؟
ج ـ استفاده از اين گونه مستمرّى ها براى سادات و غير سادات مانعى ندارد، و مسئله مقدار فقر، تابع نظر مسئولين مربوط است.
س20-مركز هيأت امنايى در شهرستان سبزوار، متكفّل نگهدارى تعدادى از پسران بى سرپرست مى باشد كه برخى از آنان فاقد شناسنامه هستند و فقط توسط نيروى انتظامى دستگير شده و با حكم قاضى و معرفى
بهزيستى به اين محل، منتقل شده اند و بعد از مراحل قانونى، براى آنان شناسنامه صادر گرديده است.
سؤالى كه مطرح است در ارتباط با يكي از اين فرزندان است كه با عنوان سيد وارد اين مركز شده. حال كه مى خواهيم شناسنامه دريافت نماييم اداره ثبت احوال لفظ سيد را مكتوب ننموده، لذا اين مركز با ترديد نسبت به
سيد بودن يا نبودن اين طفل مواجه است و فعلاً هيچ منبعى براى تحقيق وجود ندارد. لطف نموده و راهنمايى نماييد كه:
اولاً: ايشان مى تواند از اموالى كه با عنوان صدقه به اين مركز داده مى شود، استفاده نمايد ياخير؟
ثانياً : چنان چه بخواهيم تفكيك نماييم، ايشان با مشكلات روحى و دو گانگى مواجه خواهد شد، آيا باز هم اصرار به تفكيك است؟
ثالثاً : اگر سيادت ايشان در آينده ثابت شود، آيا مسئوليتى براى هيأت امناء، نسبت به گذشته هست يا خير ؟
لازم به يادآورى است كه شايد نيمى از كمك هاى مردمى با عنوان صدقه باشد و همچنين رعايت احتياط بسيار سخت و چه بسا غير ممكن است.
ج ـ با شك در سيادت آنان، احكام سيد بار نمى شود، به علاوه كه دادن صدقه مستحبّى بلكه صدقات واجبه، مانند كفّاره و مظالم عباد به سادات، جايز است و تنها دادن زكات به سادات بالخصوص ممنوع است، پس با احراز سيادت آنان در آينده هم هيچ مسئوليت شرعى متوجّه هيأت امنا نمى باشد و بنا بر آن چه ذكر شده هيچ مشكلى براى هيأت امنا و سرپرست ها از جهات ذكر شده در سؤال، وجود نداشته و ندارد.
س21-ساز مان هاى متعددى شبيه به بنياد كودك از طرف گروه هاى مختلف غير ايرانى در آمريكا تأسيس شده و در اقصى نقاط دنيا فعاليت هاى مختلف مى كنند و به موفقيت هاى بسيار زيادى نيز دست يافته اند.
با توجه به موفقيت و با الهام گيرى از نوع مديريت سازمان هاى فوق الذكر، بنياد كودك نيز بالقوه مى تواند سازمان موفقى باشد. طرح بنياد كودك به عقيده ما نه تنها جنبه انسان دوستانه دارد و ان شاء الله قادر خواهد شد
كه صدها هزار كودك و نوجوانان نيازمند را زير پوشش خود بگيرد، بلكه جنبه تبليغى از طريق ايجاد آگاهى و علاقه مندى بيشتر هموطنان مقيم خارج از كشور با اقدامات امدادى در ايران اسلامى نيز دارد. بنياد كودك پس
از هفت سال فعاليت، يكى از شناخته شده ترين خيريه ها در مجامع ايرانى در آمريكا بوده و تا كنون به علت جنبه عاطفى برنامه ها و همچنين سياست مشخص بنياد كودك كه سعى در جذب قلوب آزاده دلان بوده است، هزاران
خانواده ايرانى مقيم خارج كشور جهت اهداى كمك مالى به هموطنان نياز مند خود در ايران اسلامى و يا كمك در فعاليت هاى تبليغى، عضو شده اند. روش تبليغى بنياد كودك كه تقليدى از خيريه هاى موفق بوده است كلاً بر
اساس سياست استفاده از امكانات همگانى مى باشد. اعضا و يا حاميان بنياد كودك در شهرها و كشورهاى مختلف مستقلاً بر اساس عرف رايج در جوامع علاقه مند، اقدام به برگزارى برنامه هاى تبليغى مى كنند. تا كنون
حتى بعضى از هنرمندان، موسيقى دانان، نقاشان، و قهرمانان ورزشى قسمتى از عايدى برنامه ها ويا كارهاى هنرى خود را به بنياد كودك اهدا كرده اند.
خواهشمند است نظر خود را اعلام بفرماييد كه آيا قبول كمك از خانواده هاى غير مسلمان ايرانى و غير ايرانى در خارج از كشور براى كمك به كودكانى كه زير نظر مددكاران بنياد كودك در جمهورى اسلامى تربيت مى
شوند و هم چنين قبول كمك هاى مالى جمع آورى شده از طريق علاقه مندان بنياد كودك كه بر اساس عرف رايج در مجامع مختلف اروپايى و آمريكا جمع آورى شده از لحاظ اسلامى صحيح است يا خير؟
ج ـ به طور كلّى اخذ هر گونه اعانه و كمك از افراد براى صرف در مستمندان و كودكان بى سرپرست، از هركس جايز است، چه كمك كننده مسلمان باشد چه غير مسلمان، مگر آن كه كمك كننده بخواهد منّتى بگذارد يا هدف و غرضى از كمك داشته باشد كه آن بحث ديگرى است. به هر حال آن چه بيان شد حكم كلّى مسأله است و از موارد جزئيه اطلاع ندارم.
س22-صندوق قرض الحسنه اى با اهداف مشخص شده مانند عمران روستا، وام بلاعوض به مستمندان، تهيه امكانات براى مسجد و ....كه به اطلاع عموم نيز رسيده است تشكيل شده است. مستدعى است
نظر مبارك را در خصوص مصرف صدقات به طور اعم توسط اين صندوق در زمينه هاى اعلام شده بفرماييد. و آيا اصولاً واريز صدقات به اين صندوق براى مصارف فوق جايز است يا نه؟
ج ـ با توجه و آگاهى صدقه دهندگان به صرف صدقات و وجوه برّيه در موارد مذكور مانعى ندارد، چون با رضايت آن ها مى باشد و رضايت صدقه دهندگان در عمل خير با آن صدقه مؤثر است.
س23-آيا مى توان صدقه را براى تأمين هزينه هاى كلاس آموزش قرآن و احكام واريز نمود؟
ج ـ چيزى كه به عنوان صدقه داده مى شود يا اخذ مى گردد چون نظر متعارف و بناى مردم ما در امروز بلكه در ديروز بر صرف براى افراد مى باشد؛ لذا نمى توان در كارهاى خيريه و برّيه ديگر مصرف نمود مگر در هنگام پرداخت، دهنده خود، آن را براى هر كار خير بپردازد.
س24-در باره صدقه توضيحاتى بيان فرماييد.
ج ـ هر عطيّه و بخشش بلاعوضى كه قربةً الى الله داده شود، صدقه است و حدّ و نصاب خاصّى هم ندارد. صدقه انسان را از انواع بلاها همچون امراض، آتش سوزى ها، تصادفات، غرق شدن، هدم، جنون و مرگ هاى
ناگوار، حفظ كرده، آن ها را دفع مى كند. در اين باره رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) تا هفتاد نوع بلا را بر شمرده و بيان فرموده است.و همه اين ها غير از اجر فراوان اخروى و معنوى است كه بر
صدقه مترتّب مى گردد.
خداوند صدقه را بر خلاف همه چيزهايى كه ديگران را موظّف و وكيل در گرفتن آن ها نموده است، خود با دست خويش اخذ مى كند.«أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللهَ هُوَ
التَّوّابُ الرَّحيمُ».
س25-شرايط صحّت صدقه را بيان فرماييد.
ج ـ قصد قربت را اگر جزء ماهيّت و شرط داخل در حقيقت صدقه ندانيم، شرط صحّت بودنش، قطعى و بلا كلام است. امام صادق(عليه السلام) فرمود: «لاصدقة و لا عتق إلاّ ما اُريد به وجه الله عزّ
وجل» و ايجاب و قبول را هر چند اصحاب، شرط دانسته اند. ليكن دليل قانع كننده اى برايش نيست و مقتضاى اطلاقات و عمومات، بلكه اصل، عدم شرطيّتِ آن است و اخبار خاصّه هم بر آن دلالت دارد: «
عن أبي عبدالله(عليه السلام) في الرجل يخرج ـ بالصدقة ليعطيها السائل، فيجده قد ذهب، قال: فليعطها غيره، ولايردّها في ماله».
و معلوم است كه در مورد روايت، نه ايجاب و قبول بوده، و نه قبض و اقباض؛ ليكن باز هم حكم به اعطا و عدم جواز رد شده كه لازمه صدقه است.
«و عن أبي عبدالله(عليه السلام) عن أبيه إنّ عليّاً(عليه السلام) كان يقول: من تصدّق بصدقة فردّت عليه فلا يجوز له أكلها، و لا يجوز له إلاّ إنفاقها، إنّما منزلتها بمنزلة العتق ِلله، فلو أنّ رجلاً أعتق عبداً ِلله فردّ ذلك
العبد لم يرجع في الأمر الذي جعله للهِ، فكذلك لا يرجع في الصدقة».
مورد اين روايت نيز مثل روايت قبلى، جايى است كه هيچ يك از دو شرط وجود ندارد؛ چون ظاهراً با آنكه طرف قبول نكرده و قبل از اخذ برگردانده است، باز هم حكم به عدم جواز تصرّف شده و اينكه جزو اموالش قرار
ندهد، وگرنه خلاف «شريك نداشتن خداوند» خواهد بود. نيز اين روايت، مثل ديگر روايات كه در آن ها صدقه به عِتق تشبيه شده، بر عدم شرطيّت دلالت دارد، چون عِتق ايقاع است و قبض و اقباض هم در آن
متصوّر نيست.
از جمله روايات ديگرى كه مى توان به آن استدلال كرد، صحيحه محمّد بن مسلم است: «قال: سألت أبا جعفر(عليه السلام) عن رجل كانت له جارية فآذته فيها امرأته، فقال: هي عليك صدقة، فقال: إن كان قال
ذلك ِلله فليمضها، و إن لم يقل فليرجع فيها إن شاء».
كيفيت استدلال در اين صحيحه چنين است كه در آن، تمام ملاك براى عدم جواز ردّ صدقه، دو چيز قرار داده شده است: انشاى صدقه و قصد قربت. علاوه بر اين، ظاهراً قبض و اقباض در مورد روايت، تحقّق پيدا
نكرده و در عين حال، حكم به عدم جواز رد، با فرض قصد قربت شده است. پس صحيحه، مورداً و قاعدتاً دلالت بر عدم شرطيّت دارد.
س26-فوايد دنيوى صدقه را اجمالاً بيان فرماييد.
ج ـ بلايا، گرفتارى ها، تصادفات، خطرات، مرگ هاى ناگوار... تاهفتاد نوع بلا را دور و از آن ها پيشگيرى مى كند،كما اينكه روزى را زيادتر، بدهكارى هارا ادا، بيمار را معالجه مى كند، فرزندان را از مرگ نجات مى
دهد و محفوظ مى دارد، و مال را از نابودى و خطرسرقت وغيرآن حفظ مى كند. همه آنچه كه گفته شد، مستفاد از سنّت و روايات اهل بيت ـ صلوات الله عليهم الجمعين ـ است، و تجربه نيز آن را تأييد وتصديق مى كند.
در صورتی که پرداخت اینترنتی از طریق سایت با مشکل مواجه شود می توانید از طرق ذیل اقدام نمایید.
در صورتی که پرداخت اینترنتی از طریق سایت با مشکل مواجه شود می توانید از طرق ذیل اقدام نمایید.
شماره حساب : 90017008942924
شماره شبا: 050560900170000894292004 IR
شماره کارت: 2925 - 0894 - 8616 - 6219
نزد بانک سامان شعبه قم کد9001 به نام حضرت آیت الله العظمی صانعی