Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: سوره عنكبوت

سوره عنكبوت

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

الم *** اَحَسِبَ النّاسُ اَنْ يُتْرَكـُوآ اَنْ يَقُولوُا امَنّا وَهُمْ***الف، لام، ميم (1) آيا مردم چنين پنداشت كه به صرف اينكه گفتند: ما ايمان به خدا آورديم رهاشان كنند و بر اين

لا يُفْتَنُونَ ***وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللهُ***دعوى هيچ امتحانشان نكنند؟ هرگز چنين نيست.(2) و ما اُمَمى كه پيش از اينان بودند به امتحان در آورديم تا خدا

الَّذينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبينَ*** اَمْ حَسِبَ الَّذينَ***دروغگويان را از راستگويان كاملا معلوم كند. (3) آيا آنان كه كار زشت مرتكب مى شوند

يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ اَنْ يَسْبِقُونا سآءَ ما يَحْكُمُونَ*** مَنْ كانَ***پنداشتند كه بر ما سبقت گيرند (و از عقاب ما خلاصى يابند) بسيار بد حكم مى كنند.(4) هر كس كه با لقاء ما اميدوار

يَرْجُوا لِقآءَ اللهِ فَاِنَّ اَجَلَ اللهِ لاَت وَهُوَ السَّميعُ الْعَليمُ ***و مشتاق است هنگام اجل و وعده معيّن خدا البته فرا رسد(پيك مرگ شما را ملاقات كند) خدا شنوا و داناست.(5)

وَمَنْ جاهَدَ فَاِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ اِنَّ اللهَ لَغَنِىٌّ عَنِ الْعالَمينَ ***و هر كه جهد و كوشش كرد به سود خود كند كه خدا از (طاعت) عالميان البته بى نياز است.(6)

وَالَّذينَ امَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ***و آنان كه به خدا ايمان آورده و نيكوكار شدند ما هم گناهشان را محو و مستور كنيم

وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ اَحْسَنَ الَّذى كانُوا يَعْمَلُونَ*** وَوَصَّيْنَا***و بهتر از آن اعمال نيكشان به آنها پاداش دهيم. (7) و ما به آدميان سفارش كرديم

الاِْنْسانَ بِوالِدَيْهِ حُسْناً وَاِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بى ما***كه در حقّ پدر و مادر خود نيكى كنيد و اگر آنها (خود مشرك باشند) و بكوشند كه تو به من شرك آورى از روى جهل

لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما اِلَىَّ مَرْجِعُكُمْ فَاُنَبِّئُكُمْ***و نادانى در اينجا هرگز اطاعت امر آنها مكن كه رجوع شما به سوى من است ومن شما را به پاداش هر عمل كه به

بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ***وَالَّذينَ امَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ***جاى آوريد آگاه مى گردانم.(8) و آنان كه به خدا ايمان آورده و كار نيكو كردند آنان را البته در صف صالحان آريم

لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِى الصّالِحينَ ***وَمِنَ النّاسِ مَنْ يَقُولُ امَنّا بِاللهِ***(و جنت رضوان بخشيم).(9) و برخى از مردم گويند ما به خدا ايمان داريم

فَاِذآ اُوذِىَ فِى اللهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النّاسِ كَعَذابِ اللهِ وَلَئِنْ جآءَ***و چون در راه خدا آزارى به ايشان رسد آزار مردم را چون عذاب خدا گيرد و اگر

نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ اِنّا كُنّا مَعَكُمْ اَوَلَيْسَ اللهُ بِاَعْلَمَ بِما فى***يارى و نصرتى از جانب پروردگارت برسد آنان گويند ما هم با شما بوديم آيا خدا داناتر نيست به آنچه

صُدُورِ الْعالَمينَ *** وَلَيَعْلَمَنَّ اللهُ الَّذينَ امَنُوا وَلَيَعْلَمَنَّ***در سينه هاى (مردم) جهانيان است (10) و براستى خدا معلوم مى كند كسانى را كه ايمان دارند و معلوم مى دارد

الْمُنافِقينَ ***وَقالَ الَّذينَ كَفَرُوا لِلَّذينَ امَنُوا اتَّبِعُوا سَبيلَنا***منافقان را (11) و گويند كسانى كه كافر نشدند به كسانى كه ايمان آورده اند پيروى كنيد از راه ما

وَلْنَحْمِلْ خَطـاياكُمْ وَما هُمْ بِحامِلينَ مِنْ خَطاياهُمْ مِنْ شَىْء***و مانيز بار خطاهاى شما را به عهده مى گيريم ولى آنها چيزى از خطاهاى ايشان را به عهده نمى گيرند

اِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ ***وَلَيَحْمِلُنَّ اَثْقالَهُمْ وَاَثْقالا مَعَ اَثْقالِهِمْ***و دروغ مى گويند (12) و بدوش كشند بارهاى گران خويش را وبارهاى گران ديگرى را با بارهاى گران خويش

وَلَيُسْئَلُنَّ يَوْمَ الْقِيمَةِ عَمّا كانُوا يَفْتَرُونَ ***وَلَقَدْ اَرْسَلْنا***و بازخواست شوند روز قيامت از آن دروغهائى كه بسته اند (13) و همانا فرستاديم

نُوحاً اِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فيهِمْ اَلْفَ سَنَة اِلاّ خَمْسينَ عاماً***نوح را بسوى قومش و بماند در ميانشان هزار سال پنجاه سال

فَاَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَهُمْ ظالِمُونَ *** فَاَنْجَيْناهُ وَاَصْحابَ***كم پس طوفان بگرفتشان و آنها ستمگران بودند (14) و ما او را با كشتى نشينان نجات داديم

السَّفينَةِ وَجَعَلْناها ايَةً لِلْعالَمينَ *** وَاِبْراهيمَ اِذْ قالَ لِقَوْمِهِ***و آن كشتى را نشانه و عبرتى براى جهانيان كرديم(15) و (به يادآرداستان) ابراهيم(را) كه به

اعْبُدُوا اللهَ وَاتَّقُوهُ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ اِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ***اِنَّما***قومش گفت خدا را بپرستيد و از او بترسيد كه اين بهتر است براى شما اگر بدانيد (16) جز اين

تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ اَوْثاناً وَتَخْلُقُونَ اِفْكاً اِنَّ الَّذينَ تَعْبُدُونَ***نيست كه پرستش مى كنيد بجز خدا بتهائى را و دروغ مى سازيد و همانا اينهائى را

مِنْ دُونِ اللهِ لا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقاً فَابْتَغُوا عِنْدَ اللهِ الرِّزْقَ***كه بجز خدا مى پرستيد مالك روزى شما نيستند و روزى را نزد خدا بجوئيد و او را بپرستيد

وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ اِلَيْهِ تُرْجَعُونَ *** وَاِنْ تُكَذِّبُوا فَقَدْ***و سپاس او را بجا آوريد كه بسوى او بازگشت كنيد (17) و اگر تكذيب (پيغمبر ما را كنيد)

كَذَّبَ اُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ وَما عَلَى الرَّسُولِ اِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبينُ ***پس ملتهائى پيش از شما نيز تكذيب (پيغمبرانشان را) كردند و بر عهده پيامبر نيست جز رساندن آشكار (18)

اَوَلَمْ يَرَوا كَيْفَ يُبْدِئُ اللهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعيدُهُ اِنَّ ذلِكَ عَلَى اللهِ***آيا نبينند چگونه پديد آرد خدا خلق را سپس بازش گرداند براستى اين كار براى خدا

يَسيرٌ *** قُلْ سيرُوا فِى الاَْرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَءَ الْخَلْقَ ثُمَّ***آسان است (19) بگو در زمين گردش كنيد و بنگريد چگونه پديد آورد (خداوند) خلق را

اللهُ يُنْشِئُ النَّشْاَةَ الاْخِرَةَ اِنَّ اللهَ عَلى كُلِّ شَىْء قَديرٌ ***سپس ايجاد كند جهان ديگرى را كه براستى خدا بر هر چيز توانا است (20)

يُعَذِّبُ مَنْ يَشآءُ وَيَرْحَمُ مَنْ يَشآءُ وَاِلَيْهِ تُقْلَبُونَ*** وَما اَنْتُمْ***عذاب كند هر كه را خواهد و رحم كند هر كه را خواهد و بسوى او بازگردانده شويد (21) و نتوانيد

بِمُعْجِزينَ فِى الاَْرْضِ وَلا فِى السَّمآءِ وَما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ***فرار كنيد در زمين و نه در آسمان و براى شما جز خدا

وَلِىٍّ وَلا نَصير *** وَالَّذينَ كَفَرُوا بِاياتِ اللهِ وَلِقآئِهِ اُولئِكَ***دوست و ياورى نيست (22) و آنان كه كافر شدند به آيات خدا و روز معاد

يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتى وَاُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ اَليمٌ *** فَما كانَ جَوابَ***اينان از رحمت من نوميدند و آنها را است عذابى دردناك (23) پاسخى كه قوم ابراهيم دادند جز اين نبود كه

قَوْمِهِ اِلاّ اَنْ قالُوا اقْتُلُوهُ اَوْ حَرِّقُوهُ فَاَنْجيهُ اللهُ مِنَ النّارِ اِنَّ فى***گفتند بكشيد او را يا بسوزانيدش و خدا نجاتش داد از آتش و براستى در اين داستان براى مردمى

ذلِكَ لاَيات لِقَوْم يُؤْمِنُونَ *** وَقالَ اِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللهِ***كه ايمان دارند نشانه ها و پندهائى است (24) (ابراهيم) گفت جز اين نيست كه شما بتهائى را جز خدا

اَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِى الْحَيوةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيمَةِ يَكْفُرُ***(به پرستش) گرفته ايد تا در ميان خود براى زندگانى دنيا دوستى برقرار كنيد سپس در روز رستاخيز بيزارى جوئيد

بَعْضُكُمْ بِبَعْض وَيَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاًوَمَاْويكُمُ النّارُ وَمالَكُمْ***از همديگر و يكديگر را لعن و نفرين كنيد و جايگاهتان دوزخ است

مِنْ ناصِرينَ ***فَـامَنَ لَهُ لـُوطٌ وَقالَ اِنّى مُهاجِرٌ اِلى رَبّى***و ياورى نداريد (25) پس لوط بدو ايمان آورد و گفت من بسوى پروردگارم مهاجرت مى كنم كه براستى

اِنَّهُ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ ***وَوَهَبْنا لَهُ اِسْحقَ وَيَعْقُوبَ***او نيرومند و فرزانه است (26) و به او بخشيديم اسحق و يعقوب را

وَجَعَلْنا فى ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتابَ وَاتَيْناهُ اَجْرَهُ فِى الدُّنْيا وَاِنَّهُ***و مقام نبوت و كتاب آسمانى را در فرزندان او قرار داديم و پاداشش را در اين دنيا به او داديم

فِى الاْخِرَةِ لَمِنَ الصّالِحينَ *** وَلُوطاً اِذْ قالَ لِقَوْمِهِ اِنَّكُمْ***و در آخرت نيز از شايستگان خواهد بود (27) و (داستان) لوط را كه به قوم خود گفت شما بدين

لَتَاْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ اَحَد مِنَ الْعالَمينَ ***كار زشت اقدام مى كنيد كه بر اين كار سبقت نجسته هيچيك از مردم جهانيان (28)

اَئِنَّكُمْ لَتَاْتُونَ الرِّجالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبيلَ وَتَاْتُونَ فى ناديكُمُ***آيا شما (براى دفع شهوت) پيش مردان مى رويد و راهها را مى زنيد و در مجمع عمومى به كارهاى

الْمُنْكَرَ فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ اِلاّ اَنْ قالُوا ائْتِنا بِعَذابِ اللهِ اِنْ***ناروا دست مى زنند و پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند اگر راست مى گوئى عذاب خدا را

كُنْتَ مِنَ الصّادِقينَ ***قالَ رَبِّ انْصُرْنى عَلَى الْقَوْمِ***بسوى ما بياور (29) (لوط) گفت: پروردگارا مرا بر گروه فسادگر

الْمُفْسِدينَ *** وَلَمّا جآئَتْ رُسُلُنآ اِبْراهيمَ بِالْبُشْرى قالـُوآ اِنّا***يارى ده (30) و چون فرستادگان ما براى بشارت به نزد ابراهيم آمدند گفتند ما

مُهْلِكُوا اَهْلِ هـذِهِ الْقَرْيَةِ اِنَّ اَهْلَها كانُوا ظالِمينَ *** قالَ اِنَّ***هلاك مى كنيم مردم اين ده را كه مردمش ستمكارند (31) (ابراهيم) گفت:

فيها لُوطاً قالُوا نَحْنُ اَعْلَمُ بِمَنْ فيها لَنُنَجِّيَنَّهُ وَاَهْلَهُ اِلاَّ امْرَاَتَهُ***لوط در اين ده است! گفتند ما بهترمى دانيم چه كسى در آنجا است، ما لوط و كسانش را نجات خواهيم داد بجز زنش

كانَتْ مِنَ الْغابِرينَ *** وَلَمّا اَنْ جآئَتْ رُسُلُنا لُوطاً***كه او از جاماندگان (در ميان مردم بدكار) است (32) و چون فرستادگان ما به نزد لوط آمدند،

سيئَ بِهِمْ وَضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَقالُوا لا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ اِنّا***او از آمدنشان اندوهناك و دلتنگ شد، آنان به لوط گفتند نترس و اندوهگين مباش

مُنَجُّوكَ وَاَهْلَكَ اِلاَّ امْرَاَتَكَ كانَتْ مِنَ الْغابِرينَ *** اِنّا***ما تو را و كسانت را نجات دهيم بجز زنت كه او از جاماندگان است (33) فرو باريم

مُنْزِلُونَ عَلى اَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزاً مِنَ السَّمآءِ بِما كانُوا***بر مردم اين ده عذابى سخت از آسمان بخاطر آن فسق و عصيانى كه

يَفْسُقُونَ ***وَلَقَدْ تَرَكْنا مِنْها ايَةً بَيِّنَةً لِقَوْم يَعْقِلُونَ ***مى كردند (34) و بجا گذارديم از آن ده نشانه اى روشن براى مردمى كه خرد خود را بكار برند (35)

وَاِلى مَدْيَنَ اَخاهُمْ شُعَيْباً فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللهَ وَارْجُوا***و فرستاديم بسوى (مردم شهر) مدين برادرشان شعيب را و او (بدانها) گفت اى مردم خدا را بپرستيد

الْيَوْمَ الاْخِرَ وَلا تَعْثَوا فِى الاَْرْضِ مُفْسِدينَ ***فَكَذَّبُوهُ***و انتظار آمدن روز قيامت را داشته باشيد و در زمين به فساد مكوشيد (36) آنها شعيب را تكذيب كردند

فَاَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَاَصْبَحُوا فى دارِهِمْ جاثِمينَ ***وَعاداً***و به زلزله دچار گشتند و همه را مرگ در ميان خانه هاشان به زانو درآورد (37) و (داستان) عاد

وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَساكِنِهِمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ***و ثمود كه شما جاهايشان را آشكارا ديده ايد و شيطان بياراست براى ايشان

اَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبيلِ وَكانُوا مُسْتَبْصِرينَ *** وَقارُونَ***كردارشان را و از راه بازشان داشت با اينكه بينائى داشتند (38) و (داستان) قارون

وَفِرْعَوْنَ وَهامانَ وَلَقَدْ جآئَهُمْ مُوسى بِالْبَيِّناتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِى***و فرعون و هامان كه موسى براى ايشان دليلهاى روشن و (معجزات) آشكار آورد ولى آنها در روى

الاَْرْضِ وَما كانُوا سابِقينَ ***فَكُلاًّ اَخَذْنا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ***زمين بزرگى (و تكبر) كردند و نتوانستند بگريزند (39) و هر يك را بنحوى به گناهش گرفتيم پس به برخى

اَرْسَلْنا عَلَيْهِ حاصِباً وَمِنْهُمْ مَنْ اَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَمِنْهُمْ مَنْ***از آنها سنگريزه فرستاديم و برخى را صيحه (آسمانى) گرفت و برخى را

خَسَفْنا بِهِ الاَْرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ اَغْرَقْنا وَما كانَ اللهُ لِيَظْلِمَهُمْ***به زمين فرو برديم و برخى را غرق كرديم و چنان نبود كه خدا به آنها ستم كند

وَلكِنْ كانُوا اَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ *** مَثَلُ الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ***بلكه آنها بودند كه به خود ستم مى كردند (40) حكايت كسانى كه غير از خدا (چيزهاى ديگرى را)

دُونِ اللهِ اَوْلِيآءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَاِنَّ اَوْهَنَ***دوستان خود گرفته اند مانند عنكبوت است كه خانه اى بساخت ولى اگر مى دانستند

الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ *** اِنَّ اللهَ يَعْلَمُ ما***سست ترين خانه براستى خانه عنكبوت است (41) همانا خداوند مى داند (و مى شناسد) آنچه را جز او

يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَىْء وَهُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ *** وَتِلْكَ***مى خوانند (و به خدائى مى پرستند) و او نيرومند و حكيم است (42) و ما اين

الاَْمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَما يَعْقِلُهآ اِلاَّ الْعالِمُونَ *** خَلَقَ اللهُ***مثلها را براى مردم مى زنيم ولى جز دانشمندان آنها را نمى فهمند (43) خداوند

السَّمواتِ وَالاَْرْضَ بِالْحَقِّ اِنَّ فى ذلِكَ لاَيَةً لِلْمُؤْمِنينَ ***آسمانها و زمين را بحق آفريد و در اين خلقت نشانه ايست براى مؤمنان (44)

اُتْلُ مآ اُوحِىَ اِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَاَقِمِ الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلوةَ***بخوان آنچه را كه از قرآن به تو وحى مى شود و بپادار نماز را كه براستى نماز باز مى دارد

تَنْهى عَنِ الْفَحْشآءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللهِ اَكْبَرُ وَاللهُ يَعْلَمُ ما***(انسان را) از كار زشت و ناپسند و ياد كردن خدا (شما را) بزرگتر است (از ياد كردن شما او را) و خدا مى داند

تَصْنَعُونَ *** وَلا تُجادِلُوآ اَهْلَ الْكِتابِ اِلاّ بِالَّتى هِىَ اَحْسَنُ***مى كنيد (45) و بحث و مجادله نكنيد با اهل كتاب جز بطريقى كه نيكو است

اِلاَّ الَّذينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوآ امَنّا بِالَّذى اُنْزِلَ اِلَيْنا وَاُنْزِلَ***مگر كسانى از ايشان كه ستم كردند، و به آنها بگوئيد ما ايمان داريم بدانچه بر ما و

اِلَيْكُمْ وَاِلـهُنا وَاِلـهُكُمْ واحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ***بر شما هر دو نازل شده و خداى ما و خداى شما يكى است و ما مطيع و تسليم اوئيم (46)

وَكَذلِكَ اَنْزَلْنا اِلَيْكَ الْكِتابَ فَالَّذينَ اتَيْناهُمُ الْكِتابَ يُؤْمِنُونَ***و اين چنين ما بر تو قرآن را فرو فرستاديم پس آنها را كه كتاب (آسمانى) داديم بدان ايمان آرند

بِهِ وَمِنْ هؤُلاءِ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَما يَجْحَدُ بِاياتِنا اِلاَّ الْكافِرُونَ***و از اين گروه (يعنى كفار مكه) نيز كسانى هستند كه بدان ايمان دارند و انكار نكنند آيات ما را جز مردمان كافر

*** وَما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتاب وَلا تَخُطُّهُ بِيَمينِكَ***(47) و تو پيش از اين كتاب خوان نبودى و نمى نوشتى بدست خود كتابى وگرنه اهل باطل

اِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ *** بَلْ هُوَ اياتٌ بَيِّناتٌ فى صُدُورِ***در (قرآن) به شك مى افتادند (48) بلكه اين قرآن آيه هائى است روشن در سينه هاى

الَّذينَ اُوتُوا الْعِلْمَ وَما يَجْحَدُ بِاياتِنا اِلاَّ الظّالِمُونَ *** وَقالُوا***كسانى كه دانش به آنها داده شد و منكر نشوند آيات ما را جز ستمكاران (49) و گويند

لَوْ لا اُنْزِلَ عَلَيْهِ اياتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ اِنَّمَا الاْياتُ عِنْدَ اللهِ وَاِنَّما***چرا بر او نازل نشود نشانه ها (و معجزاتى) از جانب پروردگارش بگو نشانه ها (و معجزات) همه نزد خدا است

اَ نَا نَذيرٌ مُبينٌ ***اَوَلَمْ يَكْفِهِمْ اَ نّا اَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ***و من تنها بيم رسانى آشكارم (50) آيا كافى نيست اينها را كه ما بر تو اين كتاب را نازل كرديم

يُتْلى عَلَيْهِمْ اِنَ فى ذلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرى لِقَوْم يُؤْمِنُونَ *** قُلْ***كه برايشان خوانده شود براستى كه در اين قرآن رحمت و پندى است براى مردمى كه ايمان دارند (51) بگو

كَفى بِاللهِ بَيْنى وَبَيْنَكُمْ شَهيداً يَعْلَمُ ما فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ***خدا كافى است براى گواه بودن ميان ما و شما كه مى داند آنچه در آسمانها و زمين است

وَالَّذينَ امَنُوا بِالْباطِلِ وَكَفَرُوا بِاللهِ اُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ ***و آنانكه به باطل گرويدند و به خدا كافر شدند آنهايند زيانكاران (52)

وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَلَوْ لا اَجَلٌ مُسَمّىً لَجآءَهُمُ الْعَذابُ***و از تو درخواست زود رسيدن عذاب را مى كنند و اگر وقت مقرر آن نبود عذاب بر ايشان

وَلَيَاْتِيَنَّهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ *** يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ***مى آمد و بطور ناگهانى عذاب بر آنها خواهد رسيد در حالى كه بى خبر باشند (53) از تو درخواست زود رسيدن عذاب

وَاِنَّ جَهَنَّمَ لَُمحيطَةٌ بِالْكافِرينَ *** يَوْمَ يَغْشيهُمُ الْعَذابُ مِنْ***را كنند در صورتى كه جهنم احاطه دارد بر كافران (54) روزى كه فرا گيردشان عذاب از

فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ اَرْجُلِهِمْ وَيَقُولُ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ***بالاى سرشان و از زير پاهاشان و خدا (به آنها) گويد بچشيد (سزاى) اعمالى را كه مى كرديد (55)

يا عِبادِىَ الَّذينَ امَنُوا اِنَّ اَرْضى واسِعَةٌ فَاِيّاىَ***اى بندگان من كه ايمان آورده ايد همانا زمين من پهناور است (اگر در سرزمين مكه از ترس مشركين نتوانيد مرا بپرستيد بجاى ديگر برويد)

فَاعْبُدُونِ *** كُلُّ نَفْس ذآئِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ اِلَيْنا تُرْجَعُونَ ***پس مرا پرستش كنيد (56) هركس چشنده مرگ است سپس بسوى مابازگرديد (57)

وَالَّذينَ امَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً***و آنانكه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند در غرفه هائى از بهشت جايشان دهيم

تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ خالِدينَ فيها نِعْمَ اَجْرُ الْعامِلينَ ***كه نهرها از زير آن غرفه ها روانست و جاويدان درآن خواهند بود و چه خوبست پاداش اهل عمل (58)

الَّذينَ صَبَرُوا وَعَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ*** وَكَاَيِّنْ مِنْ دآبَّة***آنانكه شكيبائى كرده و به پروردگارشان توكل كنند (59) و چه بسيار جانورانى كه

لا تَحْمِلُ رِزْقَهآ اَللهُ يَرْزُقُها وَاِيّاكُمْ وَهُوَ السَّميعُ الْعَليمُ ***بار روزى خود نكشند (و روزى خود را آماده نكرده اند) خدا آنها و شما را روزى دهد و او شنوا و دانا است (60)

وَلَئِنْ سَئَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ***و اگر از ايشان بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را آفريد و خورشيد و ماه را مسخر كرد

وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللهُ فَاَنّى يُؤْفَكُونَ *** اَللهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ***بى شك خواهند گفت خدا، پس چرا (از پرستش حق به پرستش بتان) باز مى گردند (61) خدا است كه بگسترداند

يَشآءُ مِنْ عِبادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ اِنَّ اللهَ بِكُلِّ شَىْء عَليمٌ *** وَلَئِنْ***روزى هركس را از بندگانش كه بخواهد و يا تنگ گيرد بر او كه براستى خدا به هر چيز دانا است (62) واگر

سَئَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّمآءِ مآءً فَاَحْيا بِهِ الاَْرْضَ مِنْ بَعْدِ***از آنها بپرسى كيست كه فرو فرستد آب (باران) را و زنده كند بدان زمين را پس از

مَوْتِها لَيَقُولُنَّ اللهُ قُلِ الْحَمْدُ للهِِ بَلْ اَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ *** وَما***مرگش؟ بى شك خواهند گفت: خدا، بگو ستايش خاص خدا است ولى بيشترشان بى خردى مى كنند (63) و زندگى

هذِهِ الْحَيوةُ الدُّنْيا اِلاّ لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَاِنَّ الدّارَ الاْخِرَةَ لَهِىَ***اين دنيا جز بازيچه و سرگرمى بيش نيست و به حقيقت زندگى حقيقى

الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ ***فَاِذا رَكِبُوا فِى الْفُلْكِ دَعَوُا اللهَ***در سراى آخرت است اگر مى دانستند (64) و چون بر كشتى سوار شوند (و گرفتار امواج متلاطم دريا گردند)

مُخْلِصينَ لَهُ الدّينَ فَلَمّا نَجّيهُمْ اِلَى الْبَرِّ اِذا هُمْ يُشْرِكُونَ ***خدا را از روى اخلاص ديندارى بخوانند و چون خدا آنان را بخشكى رساند در آن حال شرك ورزند (65)

لِيَكْفُرُوا بِما اتَيْناهُمْ وَلِيَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ***(بگذار) تا كفران كنند نعمتهائى را كه به ايشان داده ايم و از آنها كام برگيرند و بزودى خواهند دانست (66)

اَوَلَمْ يَرَوْا اَنّا جَعَلْنا حَرَماً امِناً وَيُتَخَطَّفُ النّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ***آيا نمى بينند كه ما (مكه را) حرم امنى قرار داديم ولى مردم اطراف آنها را (با قتل و غارت) مى ربايند

اَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللهِ يَكْفُرُونَ *** وَمَنْ اَظْلَمُ مِمَّنِ***آيا (باز هم) به باطل مى گروند و به نعمت خدا كفر مىورزند (67) و كيست ستمكارتر از آنكه

افْتَرى عَلَى اللهِ كَذِباً اَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمّا جآئَهُ اَ لَيْسَ فى جَهَنَّمَ***بر خدا دروغ بندد يا پس از اينكه حق بسويش آمد آن را تكذيب كند مگر در دوزخ

مَثْوىً لِلْكافِرينَ ***وَالَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا***جايگاه كافران نيست (68) و كسانى كه در راه ما كوشش و مجاهدت كنند محققاً به راههاى (معرفت و سعادت) خويش

وَاِنَّ اللهَ لَمَعَ الُْمحْسِنينَ ***راهنمائيشان مى كنيم و همانا خدا با نيكوكاران است (69)

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org