|
امام، تبلور نيكي ها
امام - سلام اللّه عليه - جمع اضداد بود. ما هميشه اين طور تصور كردهايم كه اگر كسي زاهد شد، ديگر انقلابي نيست و اگر انقلابي شد، ديگر زاهد نخواهد بود. اينكه شخصي هم زاهد باشد و هم انقلابي، بعيد به نظر مي رسيد. حال آنكه كه اگر انسان با اسلام آشنا باشد، در مي يابد كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) زاهدترين فرد بود و در عين حال در تمام حركتهاي انقلابي پيشاپيش ديگران حركت مي كردند و در اكثر جنگها شركت داشتند، ولي نسبت به دنيا و پست و مقام بسيار بي اعتنا بودند. امام نيز هيچ تمايلي به دنيا و رياست و مرجعيت نداشتند. پس از فوت مرحوم آيت الله بروجردي آخرين كسي كه براي ايشان مجلس ترحيم برگزار كرد، حضرت امام بودند، در صورتي كه پيشي گرفتن در برگزاري مجلس ترحيم براي آيت الله بروجردي، خود راهي براي كسب شخصيت محسوب مي شد. ديگر اينكه سابقه نداشت امام به طور مجاني رساله در اختيار مردم قرار دهد، در صورتي كه اين رسمي معمول و متداول در ميان مراجع بود. حتي آقاي بروجردي با همه عظمتي كه داشتند به كساني كه مراجعه مي كردند، رساله مجاني مي دادند. اما حضرت امام در طول هفت سالي كه در محضرشان بودم و به منزلشان رفت و آمد مي كردم، خلاف اين رسم رفتار مي كردند. حتي در طول اين مدت من نفهميدم كه ايشان حاشيه بر عروه يا حاشيه بر وسيله دارند. درحالي كه هر استادي در هنگام درس و بحث به شاگردانش مي گويد كه مثلاً در فلان نوشته اش فلان موضوع را يادآور شده است. اما ايشان اگر سؤالي مي شد، پاسخ مي دادند و مبناي خود را نيز بيان مي كردند ولي هرگز اشاره اي به نوشته هاي خويش نمي كردند. حتي پس از فوت آيت الله بروجردي كه زمينه براي طرح اين گونه مسائل فراهم بود، باز تمايلي به مطرح كردن نداشتند.
|