|
واجبات نماز
تكبيرة الاحرام (مسئله 591) كسى كه لال است يا به واسطه بيمارى اى كه دارد، نمى تواند «الله اكبر» را درست بگويد، بايد به هر طورى كه مى تواند بگويد، و اگر هيچ نمى تواند بگويد، بايد در قلب خود بگذراند و براى تكبير، اشاره كند و زبانش را هم اگر مى تواند، حركت دهد. قيــام (مسئله 592) اگر كسى در بين نماز، از ايستادن به نحوى كه در مسئله بعد مى آيد ناتوان شود، بايد بنشيند، و اگر از نشستن هم ناتوان است، بايد بخوابد؛ ولى تا بدنش آرام نگرفته، نبايد چيزى بخواند. (مسئله 593) تا انسان مى تواند ايستاده نماز بخواند، نبايد بنشيند. مثلا كسى كه در موقع ايستادن، بدنش حركت مى كند يا مجبور است به چيزى تكيه دهد يا بدنش را كج كند يا خم شود يا پاها را بيشتر از معمول باز بگذارد، بايد به هر طور كه مى تواند، ايستاده نماز بخواند، ولى اگر به هيچ قِسم، حتّى مثل حال ركوع هم نتواند بايستد، بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند. (مسئله 594) تا انسان مى تواند بنشيند، نبايد خوابيده نماز بخواند، و اگر نتواند راست بنشيند، بايد هر طور كه مى تواند، بنشيند و اگر به هيچ قسم نمى تواند بنشيند، بايد به طورى كه در احكام قبله گفته شد، به پهلوى راست بخوابد، و اگر نمى تواند، به پهلوى چپ، و اگر آن هم ممكن نيست، به پشت بخوابد، به طورى كه كف پاهاى او رو به قبله باشد. (مسئله 595) كسى كه نشسته نماز مى خواند، اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بايستد و ركوع را ايستاده به جا آورد، بايد بايستد و از حال ايستاده به ركوع رود و اگر نتواند، بايد ركوع را هم نشسته به جا آورد. (مسئله 596) كسى كه در حالت خوابيده نماز مى خواند، اگر در بين نماز بتواند بنشيند، بايد مقدارى را كه مى تواند، نشسته بخواند و نيز اگر مى تواند بايستد، بايد مقدارى را كه مى تواند، ايستاده بخواند؛ ولى تا بدنش آرام نگرفته، نبايد چيزى بخواند. (مسئله 597) كسى كه در حالت نشسته نماز مى خواند، اگر در بين نماز بتواند بايستد، بايد مقدارى را كه مى تواند ايستاده بخواند؛ ولى تا بدنش آرام نگرفته، نبايد چيزى بخواند. (مسئله 598) كسى كه مى تواند بايستد، اگر بترسد كه به واسطه ايستادن، بيمار شود يا ضررى به او برسد، مى تواند نشسته نماز بخواند، و اگر از نشستن هم بترسد، مى تواند در حالت خوابيده نماز بخواند. ركــوع (مسئله 599) نمازگزار در هر ركعت، بعد از قرائت، بايد به اندازه اى خم شود كه بتواند دستهايش را به زانو بگذارد و اين عمل را «ركوع» مى گويند. (مسئله 600) اگر نمازگزار به اندازه ركوع خم شود، ولى دستها را به زانوهايش نگذارد، اشكال ندارد. (مسئله 601) كسى كه نشسته ركوع مى كند، بايد به قدرى خم شود كه بگويند نشسته ركوع كرده و لازم نيست كه صورتش مقابل زانوهايش برسد، و بهتر است به قدرى خم شود كه صورتش نزديك جاى سجده برسد. (مسئله 602) اگر نمازگزار به واسطه بيمارى و مانند آن در ركوع آرام نگيرد، نمازش صحيح است، ولى بايد پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود، ذكر واجب يعنى سُبْحانَ رَبّى الْعَظِيم وَ بِحَمْده يا سه مرتبه سُبْحان اللّه را بگويد. (مسئله 603) هرگاه نمازگزار نتواند به اندازه ركوع خم شود، بايد به چيزى تكيه دهد و ركوع كند و اگر موقعى هم كه تكيه داده، نتواند به طور معمول ركوع كند، بايد به هر اندازه كه مى تواند، خم شود و اگر هيچ نتواند خم شود، بايد موقع ركوع بنشيند و نشسته ركوع كند و احتياط مستحب آن است كه نماز ديگرى هم بخواند و براى ركوع آن، با سر اشاره نمايد. (مسئله 604) كسى كه مى تواند ايستاده نماز بخواند، اگر در حال ايستاده يا نشسته نتواند به ركوع برود، بايد ايستاده نماز بخواند و براى ركوع، با سر اشاره كند و اگر نتواند اشاره كند، بايد به نيّت ركوع، چشمهايش را بر هم بگذارد و ذكر آن را بگويد و به نيّت برخاستن از ركوع، چشمهايش را باز كند و اگر از اين هم ناتوان است، بنا بر احتياط واجب در قلب، نيّت ركوع كند و ذكر آن را بگويد. (مسئله 605) كسى كه نمى تواند ايستاده يا نشسته به ركوع برود و براى ركوع، فقط مى تواند در حالى كه نشسته است، كمى خم شود، يا در حالى كه ايستاده است، با سر اشاره كند، بايد ايستاده نماز بخواند و براى ركوع، با سرْ اشاره نمايد و احتياط مستحب آن است كه نماز ديگرى هم بخواند و موقع ركوع آن، بنشيند و هر قدر مى تواند، براى ركوع خم شود. سجــود (مسئله 606) نمازگزار بايد در هر ركعت از نمازهاى واجب و مستحب، بعد از ركوع، دو سجده كند، و سجده آن است كه پيشانى و كف دو دست و سر دو زانو و سرِ دو انگشت بزرگ پاها را بر زمين بگذارد. (مسئله 607) در سجده، نمازگزار بايد كف دست را بر زمين بگذارد، ولى در حال ناچارى، پشت دست هم مانعى ندارد، و اگر گذاردن پشت دست ممكن نباشد، بايد مچ دست را بگذارد، و چنانچه آن را هم نتواند، بايد تا آرنج، هر جا را كه مى تواند، بر زمين بگذارد، و اگر آن هم ممكن نيست، گذاشتن بازو بر زمين، كافى است. (مسئله 608) كسى كه مقدارى از شست پايش بريده شده، بايد بقيّه آن را بر زمين بگذارد و اگر چيزى از آن نمانده، يا اگر مانده، خيلى كوتاه است كه به هيچ نحو (ولو باگذاشتن چيزى زيرانگشت) نتواند انگشت را به زمين برساند، بنا بر احتياط واجب، بايد بقيّه انگشتانش را بگذارد، و اگر هيچ انگشت ندارد، بنا بر احتياط واجب بايد هر مقدارى از پايش كه باقى مانده، بر زمين بگذارد. (مسئله 609) اگر در پيشانى كسى دُمَل و مانند آن باشد، چنانچه ممكن است، بايد با قسمت سالم پيشانى سجده كند، و اگر ممكن نيست، بايد زمين را گود كند و دُمَل را در گودى بگذارد و جاى سالم را به مقدارى كه براى سجده كافى باشد، بر زمين بگذارد. (مسئله 610) اگر دُمَل يا زخم، تمام پيشانى كسى را گرفته باشد، بايد به يكى از دو طرف پيشانى سجده كند، و اگر ممكن نيست، به چانه، و اگر به چانه هم ممكن نيست، بايد به هر قسمت از صورت كه ممكن است، سجده كند، واگر به هيچ جاى از صورت ممكن نيست بايد با جلو سر سجده نمايد. (مسئله 611) كسى كه نمى تواند پيشانى اش را به زمين برساند، بايد به قدرى كه مى تواند، خم شود و مُهر يا چيز ديگرى را كه سجده بر آن صحيح است، روى چيز بلندى بگذارد و طورى پيشانى را بر آن بگذارد كه بگويند سجده كرده است؛ ولى بايد كف دستها و زانوها و انگشتان پا را به طور معمول به زمين بگذارد. (مسئله 612) كسى كه هيچ نمى تواند خم شود، بايد براى سجده بنشيند و با سر اشاره كند، و اگر نتواند، بايد با چشمها اشاره نمايد و در هر دو صورت، اگر مى تواند، به قدرى مُهر را بلند كند كه پيشانى را بر آن بگذارد، و اگر نمى تواند، احتياط مستحب آن است كه مُهر را بلند كند و به پيشانى بگذارد، و اگر با سر يا چشمها هم نمى تواند اشاره كند، بايد در قلبْ نيّت سجده كند، و بنا بر احتياط واجب، با دست و مانند آن براى سجده اشاره نمايد. (مسئله 613) كسى كه نمى تواند بنشيند، بايد در حالت ايستاده نيّت سجده كند و چنانچه مى تواند، براى سجده، با سر اشاره كند، و اگر نمى تواند، با چشمها اشاره نمايد، و اگر اين را هم نمى تواند، در قلب نيّت سجده كند، و بنا بر احتياط واجب با دست و مانند آن براى سجده، اشاره نمايد.
|