|
1. اصل اولى در مسأله
اطلاق ادلّه ارث در كتاب و سنت اقتضا مى كند كه هر وارثى از مورّث خود ارث برد و دين و عقيده در اين امر دخالتى ندارد. يكى از اين اطلاقات آيه شريفه ذيل مى باشد: (وَأُوْلُواْ الأَْرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْض)؛[1] و خويشاوندان نسبت به يكديگر ]از ديگران[ در كتاب خدا سزاوارترند. ناگفته نماند كه اين آيه همانند روايات ذيل آن و روايات ديگر مشابه به آن زير بناى مسأله توارث از جهت افراد ارث برنده است و اين آيه از آيات اصولى قوانين ارث محسوب مى شود و شما در سراسر فقه شيعه نمى توانيد موردى را پيدا كنيد كه بر خلاف آيه و اين اصل اساسى الهى و قرآنى باشد، يعنى وارثى كه غير اقرب است مقدم بر وارث اقرب باشد و در لسان فقها از مضمون آيه تعبير به قاعده اقربيت شده است. يكى ديگر از ادلّه اى كه با اطلاقش دلالت مى كند بر اين كه هر وارثى از مورّث خود ارث مى برد حديث ذيل مى باشد. عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد البرقى، وعلى بن إبراهيم، عن أبيه جميعاً، عن القاسم بن محمد الاصبهانى، عن سليمان بن داود المنقرى، عن سفيان ابن عيينة، عن أبى عبدالله(عليه السلام) أن النبى(صلى الله عليه وآله)قال: ... ومن ترك مالا فلورثته... ؛[2] آنچه را كه مرده از ثروت پس از مرگ به جاى گذارد از آن وارثان او خواهد بود. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . سوره انفال، آيه 75؛ سوره احزاب، آيه 6. [2] . الكافى، ج 1، ص 406، ح 6.
|