|
احكام نماز و مسجد
(س 59 ) آيا كاهل نمازى فرزندان در يك خانواده، باعث تنگى زندگى و رزق و روزى براى پدر و مادر است يا خير؟ ج ـ باعث تنگى در زندگىِ خود فرزندان است، نه براى پدران و مادران، «وَمَن أعرضَ عَنْ ذكرى فاِنَّ له معيشةً ضنكاً». 23/5/77 (س 60 ) كسى كه مى داند (يا احتمال قوى مى دهد) كه به جهت شب نشينى، مطالعه و يا... نماز صبح او قضا مى شود، آيا شرعاً مجاز است كه كارهاى فوق الذكر را انجام دهد؟ ج ـ بيدار ماندن در شب، براى كسى كه مى داند و مطمئن است كه نماز صبح او قضا مى شود، ممنوع و تركش لازم است، و با فرض قضا شدن نماز، معصيت كرده و عمل او در حكم ترك عمدىِ واجب است. و ناگفته نماند كه توجّه دادن افراد به چنين يقينى (مانند توجّه دادن به موضوعاتى كه جنبه حقّ الله دارد) غير واجب، بلكه نسبت به امور راجحه (مانند عزادارى ابا عبدالله الحسين(عليه السلام) و يا مطالعه كتب دينى و اسلامى) نامطلوب است، اگر نگوييم مذموم است. 24/6/74 (س 61 ) پسرى تازه به سنّ تكليف رسيده و مقيّد به نماز است، امّا خوابش بسيار سنگين است؛ به طورى كه براى نماز صبح، گاهى يك ربع ساعت بايد او را صدا كرد تا بيدار شود. آيا وظيفه پدر اين است كه به هر صورت ايشان را بيدار كند، يا چند بار صدا كردن كفايت مى كند؟ ج ـ اگر خودش گفته كه مرا بيدار كنيد، بايد بيدارش كنند؛ وگرنه، با عنايت به اينكه خود مقيّد به نماز است و مسامحه در آن نمى كند، ظاهراً وجهى براى لزوم بيدار نمودن وجود ندارد. آرى، بر انسانى كه مطمئن است نمازش قضا مى شود، لازم است كه از ديگران بخواهد او را بيدار كنند، تا از اداى واجب ـ آن هم واجبى مثل نماز و درك وقت آن ـ محروم نماند. 3/2/75 (س 62 ) بنده به عنوان يك دانش آموز بايد شش ساعت درس بخوانم و به هنگام ظهر هم بايد فريضه نماز را به جا آورم. هم زمان بودن وقت كلاس با وقت نماز باعث شده كه وقت كلاس، كم و صرف نماز شود. آيا اين عمل براى به جا آوردن نماز جايز است يا خير؟ ج ـ بايد توجّه داشت كه مرز ميان اسلام و كفر نماز است، و اگر آن هم با وساوس شيطانى ـ نغوذ بالله ـ ترك شود، چه نشانه اى از اسلام در انسان باقى مى ماند. و چگونه انسان در مقابل اين همه نعمت هاى خداوند خجلت زده و شرمسار نباشد. بايد توجّه داشت كه هم درس خواندن و هم نماز خواندن وظيفه ماست. و بركت در عمر، موفّقيّت در درس خواندن و غيره، مربوط به ذات بارى تعالى است. چه بسا انسان هايى كه با وقت كم استفاده ها و افاده هاى علمى داشته اند. و برعكس، چه بسا افرادى كه با وجود وقت زياد، به خاطر عدم تعهد به واجبات، ضرر و زيان ديده اند؛ براى مثال شهيد مطهرى با آنكه عمر مباركش از پنجاه و دو سال تجاوز ننمود، اين همه بركت داشته است. بنابراين، نماز را بخوانيد و از خداوند استمداد بجوييد و بدانيد كه نماز اول وقت، رضوان الله (باعث رضايت خداوند)، و نماز آخر وقت، غفران الله (سبب آمرزش) است. 3/2/75 (س 63 ) اگر بخواهيم فرضاً در مدرسه وضويمان را بگيريم و براى خواندن نماز به جاى ديگر برويم، مى توانيم با اين وضو نماز بخوانيم يا خير؟ ج ـ وضو گرفتن در مدرسه اى كه انسان نمى داند آب آن را براى همه وقف كرده اند يا براى محصّلان همان مدرسه، در صورتى كه معمولا مردم از آب آن وضو بگيرند، اشكال ندارد؛ و اگر مردم وضو نمى گيرند، نمى تواند با آن آب، وضو بگيرد و نماز را در جاى ديگر بخواند، مگر يقين داشته باشد كه وقفِ عام است. 14/7/79 (س 64 ) اگر كسى در مدارس و يا ادارات دولتى وضو بگيرد و با اين وضو به مسجد و يا خانه برود و نماز بخواند، چه صورتى دارد؟ ج ـ جواز آن، مشكل است، هم از نظر مصرف آب و پول آن، و هم از نظر حصول يك گونه بى نظمى. و نمى توان گفت جايز است و حدّاقل، احتياط واجب در ترك آن است. آرى، اگر وضويى گرفت كه جايز بود (مثل وضو براى نماز در آن محل)، تا آن وضو باقى است، جاهاى ديگر هم مى تواند با آن وضو نماز بخواند. 22/1/77 (س 65 ) نماز خواندن در بانك ها و ادارات و مدارس كه اغلب، وضعيت ملكى آنها مشخص نيست، چه صورتى دارد؟ ج ـ اگر چه نمى توان گفت نماز در آن مكان ها به دليل «اصالة الصحّه» و «قاعده يد» باطل است؛ امّا احتياط در شبهات، مطلوب است. 23/10/79 (س 66 ) آوردن ميز تنيس به مسجد يا فضاى مسجد، از قبيل حياط، زيرزمين و... جهت انجام فعاليت هاى سالم فرهنگى ـ ورزشى، در كنار آموزش تعاليم دينى (آموزش قرآن، احكام و عقايد) چه حكمى دارد؟ ج ـ هرچند عمل و كار خير در مسجد (به شرط اينكه مزاحم نمازگزاران نباشد) جايز است؛ ليكن لازم است در اين گونه امور، رضايت امام جماعت مسجد جلب شود. 29/4/74 (س 67 ) آيا پخش فيلم هاى آموزشى و غير آموزشى (نظير فيلم سينمايى) در مساجد جايز است؟ آيا از مساجد مى توان جهت برپايى كلاس هاى تابستانى دانش آموزان استفاده كرد؟ ج ـ انجام هركار خيرى در مسجد (اگر مزاحم نماز و نمازگزاران نباشد) مانعى ندارد؛ ليكن رعايت جلب نظر و رضايت امام جماعت محل، لازم است. 18/4/74 (س 68 ) آيا دانش آموزان دخترى كه حائض هستند، مى توانند در مواقع ضرورى، مثل مواقع امتحان كه گاهى در مساجد برگزار مى شود، به مدّت طولانى در مسجدى توقّف كنند؟ ج ـ اگر تنها راه شركت در امتحان رفتن به داخل مسجد باشد، به حكم ضرورت، جايز است و بايد به حدّاقل از ضرورت، اكتفا شود. 9/4/77 (س 69 ) چنانكه استحضار داريد خوابگاههاى دانشجويى، منزل و محل استراحت دانشجويان است. با توجّه به اينكه سيستم آمپلى فاير جهت پيام رسانى دانشجويان وجود دارد، عده اى از ساكنين، پخش اذان را در سه نوبت واجب مى دانند، و تعدادى ديگر ـ به خصوص دختران ـ عذر داشته و تقاضاى عدم پخش، به ويژه در صبح را دارند. لذا از آنجا كه اذان يوميه از بلندگوهاى مسجد نيز پخش مى شود، نظر حضرت عالى چيست؟ ج ـ به طور كلى آنچه از اذان در هر جايى به خاطر اظهار شعاير اسلامى بايد گفته شود، همان مقدار است كه برداشت نشود كه در آن محلّ افراد نمى توانند اذان بگويند و اين شعار اسلامى بين آنها تحقق پيدا نمى كند. بيش از آن (مخصوصاً با فرض عدم رضايت و اذيت برخى از افراد آن محلّ كه صداى اذان به گوششان مى رسد) نه تنها مطلوب نيست، بلكه نامطلوب و مذموم است و با كار نادرست، عبادت محقق نمى شود و اگر به صورت اذيت جدّى درآيد، حرام هم مى باشد. اين بود حكم كلى مسأله و نسبت به مورد سؤال، تشخيص خود افراد مهّم است؛ يعنى مى توان همان يك اذان را كه در مساجد و اماكن عمومى گفته مى شود كافى دانست و زياده بر آن را كه غير لازم تشخيص داده مى شود ترك نمود، كه مطابق احتياط هم هست. به هر حال آنچه در اسلام مهّم است، حفظ اصلى شعاير و اذيت نشدن مردم است. 18/4/82 (س 70 ) چنانچه پدرى فرزند خود را بدون دليل، از رفتن به مسجدى خاص جهت اقامه جماعت و فعّاليت هاى فرهنگى منع كند و حتّى اعلام عدم رضايت كند و در مقابل، او را به رفتن مسجد يا مساجد ديگر دعوت نمايد، تكليف فرزند چيست؟ و نماز او چه حكمى دارد؟ ج ـ اطاعت، لزوم اخلاقى دارد نه شرعى. و قدر متيقن از ادّله حرمت، ايذاى آنهاست نه اطاعت مطلقه. آرى، احسانْ مطلوب است و بايد توجّه داشت كه پدران و مادران، همانند بزرگسالان ديگر، غالباً تجربه زيادترى در مسائل اجتماعى دارند و لذا بايد از تجربه هايى كه آنها در اختيار انسان مى گذارند، استفاده نمود و تجربه هايشان را مورد كسر و انكسار قرار داد و احسن آن را انتخاب نمود. 27/6/86 (س 71 ) آيا براى شركت فرزند (دختر يا پسر) در نماز و كارهاى مستحبّى و نيز شركت در مراسم شعاير اسلامى، رضايت والدين شرط است يا نه؟ ج ـ اعمال مستحبّى اولاد، اگر سبب اذيّت پدر و مادر يا جدّ شود، جايز نيست؛ بلكه اگر سبب اذيّت آنان نشود، ولى او را از گرفتن مثل روزه مستحبّى منع كنند، احتياط مستحبْ آن است كه روزه نگيرند. 26/6/86 (س 72 ) ايستادن دانش آموزان مدارس ابتدايى در صف جماعت، چه حكمى دارد؟ ج ـ اگر مميّز باشند، نمازشان محكوم به صحّت است. 4/7/74 (س 73 ) آيا مى توان دانش آموزان را مجبور به شركت در نماز جماعت كرد؟ ج ـ كسى نمى تواند با قوه قهريه، نمازى را كه عبادت است به ديگران تحميل كند؛ چون در عبادت قصد قربتْ معتبر است. 3/9/86 (س 74 ) در مدارس نماز جماعت برگزار مى شود، ولى بعضى از دانش آموزان وضو نمى گيرند، آيا نماز بقيّه ايرادى دارد؟ ج ـ بر فرض اينكه نمى دانند كدام يك وضو نگرفته اند و يقين به عدم اتصال صفوف از اين جهت نمى باشد، نماز بقيه صحيح است. 5/9/86 (س 75 ) آيا كسانى كه هميشه بايد هفته اى يك بار يا بيشتر يا كمتر به جايى كه بيش از هشت فرسخ است مسافرت كنند (مانند محصّل و معلّم و سبزى كار و باغدار و ميوه فروش، كه مسافرت، لازمه شغل آنان است) نسبت به نماز و روزه، مانند كسانى هستند كه سفر، شغل آنهاست و وظيفه شان تمام است؟ يا بايد مثل ديگر مسافران، نماز را شكسته بخوانند و روزه نگيرند؟ بنا بر صورت اوّل، اگر اتفاقاً ده روز در وطن يا جاى ديگر ماندند، تكليفشان چيست؟ ج ـ يكى از مناط ها و معيارهاى تمام بودن نماز و صحّت روزه در سفر، زيادى سفر و كثرت آن است و اين معنا اين گونه محقق مى شود كه انسان بنا داشته باشد براى مدّتى نسبتاً طولانى، حدّاقل قبل از ده روز يك مسافرت كند، و در اين جهت، فرقى بين سفر شغلى و غير شغلى نيست و بر فرض اينكه اتفاقاً بيش از ده روز در يك محلى بمانند، در سفر اول نمازشان شكسته و در سفرهاى بعدى تمام است. 2/12/78
|