|
تقديم
گفتگويي که پيش رو داريد، مصاحبه مشروحي است از حضرت آيـة الله العظمي صانعي دام ظله، پيرامون فقه جواهري، مباحث روز حقوق بشري، شبهات مختلف در اين زمينه، بهخصوص نسبت به اسلام و موضوعات حقوق بشري. اين مصاحبه در فروردين سال 1390 شمسي به کوشش فاضل ارجمند جناب آقاي عبدالکريم رضواني تهيه شده است. در بخشي از اين گفتگو آيـة الله صانعي پيرامون جايگاه حقوق انسان در اسلام ميگويد: «انسان محترم است. (وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ)[1] به نظر بنده انسان حقوق دارد و نژاد و رنگ مطرح نيست.[2] (فَتَبارَكَ اﷲ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ)[3] همه انسانها مثل همند. اين مرجع تقليد مردمي، در مذمت ظلم و ستم حکومتي و کساني که آنرا تمکين ميکنند، معتقد است: «اسلام ميگويد: ظالم گناهکار است، کمک کننده به آن هم گناهکار است، راضي به ظلم هم گناهکار است.[4] از اين بهتر ميتواند حقوق مردم را معلوم کند؟ ظلم يعني تضييع حق مردم، اسلام بالاترين حرف را در اين جا دارد که ميگويد: ظالم خودش که گناهکار است هيچ، آن که کمک هم ميکند، شريک ظلم است، هيچ، آن هم که نشسته و راضي است خوشش ميآيد از او، يعني از قلب گرفته تا عمل خارجي». آيـة الله صانعي در بخش ديگري از اظهاراتش ميگويد: «دين به يک معني عينِ سياست است و سياست عين ديانت. سياست يعني تدبير امور جامعه. اسلام عين سياست است، يعني براي امور جامعه قانون دارد، براي همسايه حق قرار داده، براي شهروند حق قرار داده، براي رفيق حق قرار داده، کار و کاسبي را گفته، چه گونه داد و ستد کنيد، قوانين جزايي دارد، قوانين حقوق مدني دارد. ارتباط با خدايش قانون دارد، حالا ارتباط با خدا هم مدني است، براي اين که ميگويد نمازت را با جماعت بخوان، يعني با هم باشيد، اسلام هم دينِ عين سياست است، يعني قوانين اسلام براي تدبير امور جامعه است و به نظر بنده آن قوانين جامعه را ميتواند به صلاح برساند. اين معناي دينِ عين سياست است. اما اگر معناي عينيت دين با سياست اين باشد که بنده هر چه ميگويم بايد عمل شود، اين هيچ ربطي به اسلام ندارد، خود پيامبر هم اين گونه حکومت نميکرده است، هماني است که امام فرمودند: «ميزان رأي ملت است»،[5] تدبير امور جامعه با مردم است. در قانون اساسي هم آمده است که حاکميت از آن مردم است،[6] منتها اين اسلام که عينِ سياست است، رو به رو شده با يک سري از کارهاي ما، که شدهايم مستبد، شدهايم خودخواه، حالا بنده، به عنوان متفکر تا شما يک حرفي ميزنيد، ميگويم: کافري، اين حرفها را نزن، چرا از حقوق بشر حرف ميزنيد! يک سري هم با قدرت سرنيزه، اين ميشود جداي از اسلام، ولي اسلام عين سياست است، يعني عين تدبير امور جامعه است». اين مرجع تقليد شيعه، در پاسخ به سؤالاتي در مورد حقوق بشر، همچنين تأکيد ميکند: «اگر بنا بود فرهنگ سازي کنيم، اسلام ميگويد فرهنگي بسازيد که هيچ کسي از ظلم خوشش نيايد، هيچ کس به ظالم کمک نکند، ظلم يعني تضييع حقوق مردم». -------------------------------------------------------------------------------- [1] . (وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِـي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً). إسراء (17): 70. [2] . (يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اﷲ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اﷲ عَلِيمٌ خَبِيرٌ). حجرات (49): 13. قال رسول(صلی الله علیه و آله و سلم): «...فالناس اليوم کلّهم أبيضهم و أسودهم و قرشيهم و عربيّتهم و عجميّهم مِن آدم وَ اِنّ آدم خلق الله من طين وَ اِنَّ اَحبّ الناس إلي الله عزوجلّ يوم القيامة أطوعهم و أتقاهم...». بحار الأنوار 22: 118، ضمن حديث 89. جهت اطلاع بيشتر رجوع شود به: بحار الأنوار22: 348، حديث64، و 76: 350، حديث 13، و 78: 215، حديث 108. [3] . (ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمضْغَةَ عِظَامًا [4] . قال الصادق(علیه السلام): «العامل باظلم و المعين له و الراضي به شرکاء ثلاثتهم». کافي 2: 333، باب الظلم، حديث 16، وسائل الشيعة 16: 55، أبواب جهاد النفس، باب 80، حديث 10. [5] . صحيفه امام 8: 173. [6] . «حاکميت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعي خويش حاکم ساخته است. هيچکس نميتواند اين حق الهي را از انسان سلب کند يا در خدمت منافع فرد يا گروهي خاص قرار دهد و ملت اين حق خداداد را از طرقي که در اصول بعد ميآيد اعمال ميکند». قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، فصل پنجم، اصل 56.
|