|
اختلاف نخست: معنای «عصبه»
پیوند عمیق میان معنای «عاقله» و کلمهی «عصبه» در کلام شیخ طوسی، تأثیر مستقیم بر تعیین عاقله میگذارد. وی در كتاب خلاف در باره معناى «عصبه» آورده است: العاقلة كلّ عصبة خرجت عن الوالدين و المولودين، و هم الإخوة و أبنائهم إذا كانوا من جهة أب و أمّ، أو من جهة أب و الأعمام و أبناؤهم، و أعمام الأب و أبناؤهم، و الموالي. و به قال الشافعي و جماعة أهل العلم؛[29] عصبه، تمام كسانى هستند كه از یک پدر و مادر متولد شده باشند و يا تنها از جهت پدر باشند و يا از فرزندان آنان باشند و آنان برادران و فرزندان آنها مىباشند. اگر از يك پدر و مادر باشند و يا از جهت پدر تنها باشند و همينطور عموها و فرزندانشان و نيز عموهاى پدر و فرزندان آنان جزو عاقلهاند و نظر شافعى و جماعت اهل علم از عامه هم، همين است. چنانکه مشهود است، در این نظر سخنی از اینکه آیا عصبهی فرد باید از اهل میراث او باشد، به میان نیامده است. اما در مقابل اين قول، فاضل هندی از نهایه و غنیه و اصباح، نظریه دیگری را نقل میکند که به صراحت، «عصبه» را وارثان دیه معرفی میکنند. قيل في النهاية و الغنية و الإصباح: العصبة هو من يرث الدية؛[30] در نهایه و غنیه و اصباح گفته شده که: عصبه کسانی هستند که از دیه ارث میبرند. مستند این نظر، روایاتی نظیر مرسلهی یونس[31] است. ابن جنيد اسکافی در این خصوص با عبارتی به این مضمون بیان میدارد که:العاقلة هم المستحقّون لميراث القاتل من الرجال العقلاء؛ سواء كانوا من قبل أبيه أو اُمّه؛[32] عاقله كسانى هستند كه از میان مردان عاقل مستحق میراث فرد میباشند و تفاوتی نمیکند خویشی از طرف پدر یا مادر باشد. ------------------------- [29]. الخلاف، ج5 ، ص277، مسأله 98. [30]. کشف اللثام، ج11، ص498. [31]. وسائل الشيعـ]، ج29، ص 397، باب حکم القاتل خطاءً، ح1. [32]. مجموعـ] فتاوا ابن جنيد، 355.
|