|
19. معيار در كثير السفر، زياد مسافرت کردن است؛ خواه مسافرت شغل او باشد يا به جهت اغراض ديگر مسافرت نمايد.
مسافرت به چهار فرسخ شرعي يا بيشتر، باعث قصر (شکسته شدن) نمازهاي چهار رکعتي و ساقط شدن روزه ي ماه مبارک رمضان و برخي نمازهاي مستحب مي شود. اين حکم مورد اتفاق فقهاست. اگرچه مسافر در مکه و مدينه، مسجدالحرام و مسجدالنبي، بين قصر و اتمام مخيّر است، ولي در هر صورت، مسافرت باعث تخفيف در برخي تکاليف است. شايد يکي از جهات تشريع اين حکم، وجود سختي و مشقّت در سفر باشد. در عين حال، اگر شخصي کثيرالسفر باشد و دايماً در مسافرت به سر ببرد، آيا حکم تخفيف درباره ي او هم صادق است؟ آنچه مشهور بين فقهاست اين است که: کسي که شغلش مسافرت باشد، نماز او تمام و روزه ي ماه مبارک رمضان نيز بر او واجب است، ليکن حضرت آيت الله صانعي، معيار در کثير السفر را، زيادي مسافرت مي داند و مي گويد: «معيار، همان کثرت سفر است؛ چه در رابطه با شغل باشد، يا غير شغل».[125] ايشان با اين بيان که: در نگاه ابتدايي به تعليل در رواياتِ مسأله، به نظر مي رسد که شغل بودن سفر و شغل در سفر، معيار و ملاک کثرت سفر و اتمام نماز و روزه داري است، ليکن با دقت بيشتر، روشن مي شود که شغل و عمل در روايات، حاکي از عدم مشقّت است و اگر کثرت سفر؛ چه با شغل و چه بدون آن صادق شد، حکم به اتمام نيز صادق است، چون سختي و مشقّت از هر دو نوعِ سفر، مرتفع شده و از امور عادي و به صورت عادت در آمده است. بنابراين، اگر کثير السفر مرتباً قبل از ده روز، به مدت حداقل سه ماه پي در پي مسافرت داشته باشد، نماز و روزه ي وي در سفر و حَضَر، تمام است. «المداركثرة السفر المشتهرة في ألسنة الفقهاء، لا اتّــخـاذ السفر عملاً وشغلاً له. وعليه، فالحکم التمام، وإن سافر في غير عمله كالزيارة وغيرها، مادام كثير السفر لم يقطع سفره بالتوقّف عشرة أيّام في مكان، وکون المدار ]صدق اتّخاذ السفر عملاً و شغلاً له[ وإن كان الظاهر البدوي من التعليل في الأخبار بكونه عملاً له، إلّا أنّه كناية عن عدم المشقّة، كما لايـخـفى، وإلّا فالتعليل بالعمل تعليل تعبّدي كالمعلول، مع ظهور التعليل في الارتكازيّة، ومن المعلوم كون الإتمام لعلّة عدم المشقّة في السفر للمكاري ارتكازياً، فيتعدّى منه إلی مطلق كثير السفر الذي لامشقّة له في السفر، ممّا يمكن تحقّقها لغيره».[126] آيت الله سيستاني و آيت الله زنجاني[127] نيز ملاک در کثيرالسفر را کثرت مسافرت مي دانند. هر چند کار شخص هم متوقّف بر سفر نباشد و سفرش براي تفريح، زيارت، تجارت، تدريس و يا ... باشد. در بررسي دلايل و مستندات فتاواي حضرت آيت الله صانعي به مقدار آورده شده بسنده مي کنيم و برخي عناوين ديگر را از بين فتاواي معظم له به صورت فهرست وار ذکر مي نماييم: · زن در صورت نبود وارث، تمام اموال شوهر را ارث مي برد. · نذر زن در مسايل شخصي و مالي مربوط به خود، نياز به اجازه ي شوهر ندارد. · اگر زن مهريه خود را ببخشد و تقاضاي طلاق نمايد، بر مرد واجب است او را طلاق دهد. · ازدواج موقت تنها در شرايط و موارد خاص جايز است. · حرمت استمتاع از زوجه صغيره · بول و فضله ي پرندگان، نجس نيست. · ازاله ي عين نجاست به جز در موارد استثنا، از مطهرات است. · آب فاضلاب هايي که رنگ يا بو يا مزه ي آنها بر اثر نجاست تغيير کرده، بر فرض زوال تغيّر، پاک مي گردد. · ريش تراشي حرام نيست. · سقط جنين تا چهار ماهگي با وجود حرج و مشقّت غيرقابل تحمّل، حرام نيست. · روش هاي جلوگيري از فرزند دار شدن حتي اگر به عقيمي باشد، حرام نيست. · عدم کراهت امام جماعتي جانبازان و معلولان كه قادرند ايستاده نماز بخوانند · مـغرب، همان غـروب عرفي است كـه استتـار قـرص مي باشد و ذهاب حُمرة مشرقيّه شرط نمي باشد · مادر هم مانند پدر در قتل فرزند قصاص نمي شود، مگر آن كه قتل به علت اغراض شخصي مانند دشمني و طمع در مال و پست و رياست و يا براي فاش نشدن خيانت ها و امثال آن باشد كه در آن صورت اصل كلّي قصاص، هم در مورد پدر و هم در مورد مادر ثابت است · بازي با آلات قمار بدون برد و باخت، حرام نمي باشد. · با نبود پدر، ولايت مادر نسبت به طفل و امـوال او، بر ولايت پدر بزرگ مقدم است. · عدم تفاوت زن هاي سيّده و غير سيّده در سن يائسگي و ملاک بودن اتمام پنجاه سال قمري، بر فرض قطع خون حيض و يا مشکوک بودن حيض بعد از آن. ------------------------------------------- [125]. مجمع المسائل، ج1، ص 268. [126]. التعليقـة علي تحرير الوسيلـة، ج 1، ص 249؛ «در بين فقها، ملاک و ميزان اتمام نماز و روزه، کثرت سفر است، نه اينکه سفر کار و شغل او باشد. بنابراين، سفرهايي مانند زيارت، سياحت و غيره ـ اگر ده روز در يک جا نماند ـ کثيرالسفر محسوب ميشود و بايد نماز را در مسافرت تمام بخواند، اگرچه معيار بودن شغل و کار در کثير السفر، در نگاه ابتدايي به تعليلها در روايات، به نظر صحيح ميآيد، ليکن با دقت بيشتر، روشن ميشود که قيد شغل در روايات حاکي از نبود سختي و مشقّت است. وگرنه، تعليل در اين روايات، تعليل تعبّدي خواهد بود، در حالي که تعليل در اين روايات، امر ثابت ذهني است و روشن است که آنچه در ذهن انسان تداعي ميکند، تمام خواندن نماز به خاطر نبود مشقّت در کثير السفر است. بنابراين، همين علت سرايت ميکند به تمام مسافرتهايي که در آن مشقّتي وجود ندارد، در حالي که امکان دارد همين مشقّت براي غير کثيرالسفر هم وجود داشته باشد». [127]. توضيح المسائل مراجع، ج 1، صص 701 ـ 702.
|