Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: نشریه صفیر حیات
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: هر تغييري، ارتداد نيست‏

هر تغييري، ارتداد نيست‏

سير تحول فتواي ارتداد در انديشه مرحوم آيت‌الله العظمي منتظري / 1‏

رضا احمدي‌‏

ارتداد از مباحث فقهي است كه در كتاب حدود مورد بحث قرار مي‌گيرد و از احكام مسلم حقوق جزا در فقه اسلام محسوب مي‌گردد. آيه شريفه مي فرمايد: "اِنَّ الَّذينَ ارتَدُّوا عَلي ادبارِهِم مِن بَعدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الهُدَي الشَّيطانُ سَوَّلَ لَهُم وَ املي لَهُم".1‏‎ ‎

‎ ‎در روايات هم قريب به ده مجازات براي مرتد برشمرده اند كه به برخي از آنها اشاره مي شود‎: ‎

‎-1 ‎تنبيه اجتماعي، جداشدن همسر، (مطلقه شدن همسر)؛

‎-2 ‎مجازات اقتصادي، سلب مالكيت و تقسيم اموال در ميان ورثه؛

‎-3‎حكم قتل براي مرد مرتد فطري و عدم پذيرش توبه او؛‏

‎-4 ‎حبس ابد براي زن مرتد‎. ‎

فقها تصور يكساني از موضوع مرتد ندارند و بدين خاطر در احكام آن دچار ترديد شده اند ، عده اي آن را تغيير عقيده و خروج از اسلام گرفته اند و دسته اي نيز آنها را معاندين و توطئه گران عليه جامعه اسلام تلقي كرده اند‏‎. ‎

‎ ‎موضوع ارتداد در جوامع حقوقي، از مباحثي است كه اسلام را مقابل آزادي عقيده و حقوق بشر قرارداده است‎.‎

‎ ‎اشكال عمده در بحث مرتد بر اين فرض استوار است كه اكراه در عقيده ممنوع است" (لاَ اِكرَاهَ فِي الدِّينِ)" و پذيرش اسلام با آزادي و اختيار پسنديده است، پس انسان در رد و بازگشت آن هم بايد آزاد باشد. عدم پذيرش قسمت دوم فرض ، مقابل آزادي و عدم اكراه در دين است كه با آيات صريح قرآن در تعارض مي باشد‎.‎

تبيين مضمون ارتداد

‎"‎الرده" به كسر راء: مصدر ردا و رِدّه، الرّدّه: الاسم من الارتداد.2‏‎ ‎

ارتدّ، ارتداء الشي: آن چيز را بر گردانيد، از او خواست كه آن چيز را برگرداند‎. ‎

ارتد علي عقبيه: به عقب بازگشت‎.‎

ارتد علي اعقابهم: به روش پيشينيان خود بازگشت يا بازگشتند‎. ‎

ارتدوا عن دينه: از دين خويش بازگشت و مرتد شد‎. ‎

در قرآن آمده است: " مَن يَرتَدَّ مِنكُم عَن دِينِهِ3" بعضي از دين خود بر مي‌گردند‏‎. ‎

گاهي نيز مرتد به "الرده" تعبير شده و منظور از آن رجوع از سلام بوده است‎. ‎

‎ ‎در قرآن كريم ، چندين آيه در باب ارتداد و مرتدين نازل شده است كه از مفهوم آيات دريافت مي‌شود كه صرف تغيير عقيده موجب ارتداد نبوده است. آنچه موجب مذمت بوده قصد توطئه بر عليه جامعه و روش مسلمانان بوده و نيز برخي آيات به مذمت انكار دين از روي عناد و لجاجت به قصد ضربه وارد كردن بر جامعه اسلام اشاره دارد. گرچه مرتد به كسي اطلا‌ق مي شود كه از دين برگشته و به كفر روي آورده، دراين روگرداني و كفر عنادآميز سرپوشي بر حق و توطئه همراه با معارضه با مسلمانان و جامعه اسلامي است‎. ‎

گرچه درباره مرتد، در آيات متعدد بحث شده است و تنها عقوبت‌هاي اخروي و آثار دنيوي آن را بر شمرده، اما هيچ گاه به حكم جزايي و قضايي آن اشاره ندارد و همين مسئله موجب تأمل و دقت بيشتر است. مجازات مذكور در فتاواي فقها برگرفته ار اخبار آحاد مي باشد. اين ده نوع مجازات در اخبار و منابع مختلف آمده است وهريك از آنها داراي معارضي مي باشد‎.‎

مرحوم مقدس اردبيلي در مجمع الفواعد آورده است‎:‎

‎" ‎فدليله في الكتاب غير ظاهر و كذا الاجماع ايضا في ذلك بحيث يشمل جميع اقسامه و احكامه‎ "‎

وكذا السنه : نعم يدل علي بعض ذلك في بعض اقسام بعض الرويات مثل حسنه".4‏‎ ‎

دليل حكم مرتد در قرآن ظاهر نيست و در سنت نيز روشن نمي باشد، در اجماع هم بحث روشني درباره آن نشده است ولي در روايات بعضي از بعضي آنها دلا‌لت بر مجازات مرتد دارد‏‎.‎

از پرسش‌هاي جدي در موضوع ارتداد، اختلاف در حدود و يا تعزير بودن مجازات مرتد است. حدود از احكام غيرقابل تغيير مي‌باشد كه معمولا حد آنها از سوي خداوند در قرآن تعيين شده است. اما تعيين خصوصيات‌تعزيرات، به دست حاكم است كه با رعايت شرائط و مصالح وضع مي‌شود. مسئله ارتداد به صورت مستقل در برخي از كتاب‌هاي قدماي از اصحاب اماميه هرگز مطرح نشده است مانند: فقه الرضا، الهدايه بالخير صدوق(م381) مقنعه شيخ مفيد (م413) انتصار سيد مرتضي علم الهدي (م447) المراسم العلويه ابوحمزه (م463) مختصرالنافع محقق حلي (م676) غنيه النزوع ابن زهره حسين حلبي(م585) اما در كتاب‌هاي ديگر از فقيهان قديم و متأخر مسئله حكم ارتداد را در بخش تعزيرات ذكر مي‌كنند.5‏‎ ‎

آيت‌الله منتظري و ارتداد

اينك با توجه به آنچه راجع به ارتداد دانستيم، به موضوع اصلي بحث برمي گرديم و مسلئه ارتداد و سير تحول فتواهاي مرحوم آيت الله منتظري را پي مي گيريم‎.‎

منابع مكتوب باقي مانده از آثار علمي و فقهي آيت‌الله منتظري حكايت از آن دارد كه حضرت استاد طي چند مرحله به بازنگري موضوع ارتداد پرداخته و در هر مرحله با تصويري نو از موضوع مرتد به جمع بندي جديدي رسيده اند. اين تصوير جديد از موضوع بنابر ضرورت تناسب حكم و موضوع نتايج جديدي در پي داشته است‎.‎

‎ ‎دليل حكم مرتد در قرآن ظاهرنيست و در سنت نيز روشن نمي باشد در اجماع هم بحث روشني نشده است‎. ‎

سير تحول فتوا

مرحله اول: پذيرش فتواي مشهور

اولين مجموعه فتواي منتشر شده از سوي آيت‌الله منتظري در چاپ اول رساله عمليه آن مرحوم در سال 1362 است‏‎. ‎

فقيه عاليقدر در مسئله 3031 همان نظر مشهور را پذيرفته: "مرتد، مسلماني است كه در حال بلوغ، عقل و اختيار خود از اسلام خارج شود و كفر اختيار كند"7 همانطور كه ذكر شد در اين دوره، آيت‌الله منتظري تعريف و حكم مشهور درباره مرتد را پذيرفته است و نكته جديدي در اين موضوع ندارد. فقط ابتكاري كه در اين دوره صورت گرفته، اضافه نمودن بخش‌هاي تازه اي بر رساله عمليه است كه آغاز حركت تازه اي در نظام رساله نويسي بود. ايشان مبحث ديات و قصاص، تشريح و پيوند اعضا، رسانه‌ها و مسائل متفرقه به رساله‌هاي عمليه خود افزودند كه حركتي نو در نظام رساله نويسي به شمار مي‌رفت‎.‎

دوره دوم: تحول در افتا؛ افزودن قيد "قصد‎"‎

آيت‌الله منتظري در چاپ شانزدهم رساله عمليه خود در سال 1377 با تجديد نظر در بعضي مسايل ، شيوه جديدي در رساله راآغاز كرد.در ابتداي رساله مباحث فشرده اي از اصول عقايد به رساله افزود و به موضوعاتي مانند انتخاب دين و مسائل مبتلا به چون احكام شفعه، مضاربه، مشاغل و درآمدها، مسابقات و سرگرمي، معاشرت، نگاه و لمس و پوشش و...را به رساله قبلي افزودند يا مورد بازبيني قرار داده است‎. ‎

در همين راستا، موضوع مرتد نيز مورد توجه قرارگرفت: تعريفي كه حضرت استاد در اين تجديد نظر آورده است بشرح ذيل مي باشد‎. ‎

‎"‎مرتد، مسلماني است كه منكر خدا يا پيامبر يا حكم ضروري دين است، يعني حكمي را كه مسلمانان جزء دين اسلام مي‌دانند، مثل وجوب نماز و روزه و... با توجه به اين كه جزء دين است، انكار كند به نحوي كه منكر شدن آن حكم به انكار خدا يا پيامبر برگردد. هم چنين است اگر منكر معاد شود يا از نظر اعتقادي از خوارج يا نواصب و يا غلات گردد". در مسئله 321 در حكم ارتداد آمده است، "بلوغ"، "عقل"، "اختيار" و "قصد" معتبر است.8‏

ايشان در تعريف جديد مرتد، قيدهايي را مورد توجه قرار داده است‎: ‎

الف-انكار خدا يا پيامبر و معاد؛‎ ‎

ب‌- انكار ضروري دين مثل نماز و روزه كه جزو دين است؛

ج- انكار مسائلي كه منجر به انكار خدا يا پيغمبر گردد‎. ‎

د‌- افزودن قيد "قصد" زيرا در تعريف گذشته در حكم ارتداد، بلوغ، عقل، اختيار و قصد، معتبر مي دانستند‎. ‎

ه-- ملحق شدن فرقي چون خوارج و نواصب به مرتد‎.‎

آيت‌الله منتظري در اين دوره بحث خروج از دين اسلام را چون فتواي اول خود مورد تأكيد قرار نداده بود بلكه انكار خدا و پيامبر و مسائلي كه منجر به انكار اين دو اصل و همچنين معاد مي گردد را موجب مرتد شدن دانستند‎. ‎

مرحله سوم؛ تغيير عقيده منجر به ارتداد نمي‌شود‎. ‎

‎ ‎آيت‌الله منتظري در مرحله سوم بازنگري مسئله ارتداد در دهه هشتاد، به جمع بندي جديد و اجتهاد نويي رسيدند و تا پايان عمر بر همين اعتقاد بودند. در بازنگري چاپ بيستم رساله عمليه در سال 1384 در مسئله ارتداد به اين استنباط رسيدند كه تغيير عقيده منجر به ارتداد نمي‌شود‎. ‎

‎ ‎مسئله 3120: "مسلماني كه منكر خدا يا پيامبر شود، يا حكم ضروري دين را يعني حكمي كه مسلمانان جزء دين اسلام مي‌دانند مثل وجوب نماز و روزه، با توجه به اين كه جزو دين است انكار كند، به نحوي كه منكر شدن آن حكم به انكار خدا يا پيامبر برگردد، مرتد است؛ هم چنين است اگر منكر معاد شود يا از نظر اعتقاد، از خوارج يا نواصب و يا غلات گردد، ولي اگر كسي ضروري بودن بعضي از احكام ضروري دين براي او ثابت نشده باشد و بر اساس وجود شبهه، آن را انكار نمايد (به عنوان مثال، وجوب نماز را منحصر به صدر اسلام بداند و يا حجاب را از واجبات نداند و بر همين اساس آن را انكار نمايد) مرتد نمي‌شود و حكم ارتداد در مورد او جاري نمي‌گردد‎.‎

مسئله 3211: در حكم ارتداد، بلوغ، عقل، اختيار و قصد معتبر است. هم چنين بايد انكار او از روي جحد و عناد باشد. بنابراين، حكم ارتداد در مورد كسي كه در مسير تحقيق از براهين عقلي استفاده مي‌كند و احيانا به نتيجه گيري دست مي‌يابد جاري نمي‌شود و بعيد نيست گفته شود پديده ارتداد در صدر اسلام از بعضي توطئه‌هاي سياسي عليه اسلام و جامعه مسلمانان حكايت مي‌كرده و صرفا به خاطر تغيير عقيده و اظهارآن نبوده است‏‎. ‎

جمع بندي جديد از مسئله ارتداد از سوي آيت‌الله منتظري گرچه در ارائه تعريف ارتداد به همان تعريف مشهور ملتزم شده است، اما در بيان قيدها و وصف‌هايي كه براي موضوع قائل شده، تغيير عقيده را خارج ساخته است‎. ‎

ابعاد جمع بندي جديد‎: ‎

‎1- ‎ملتزم شدن به تعريف مشهور (انكار ضروري يا آن چه منجر به انكار ضروري است‎)‎

‎2- ‎تشكيك در ضروري‌هاي دين، چون نماز يا حجاب منجر به ارتداد نمي‌شود‎.‎

‎3- ‎قائل به چهار شرط: بلوغ، عقل، اختيار و قصد مرتد مي شوند‎.‎

‎4- ‎انكار از روي عناد و دشمني با قصد ضربه زدن باشد‎. ‎

‎5- ‎حكم ارتداد در مورد كسي كه در مسيرِ تحقيقِ مبتني بر براهين عقلي است، گرچه به نتيجه خاصي برسد، اطلاق نمي‌شود‎.‎

‎6- ‎احتمال مي دهند كه پديده ارتداد در صدر اسلام بيشتر يك توطئه در جامعه اسلامي بوده باشد تا مسلمانان را دلسرد و يا مقهور سازد‎. ‎

‎7- ‎ارتداد به خاطر تغيير عقيده و اظهار آن نبوده است‎. ‎

دوره تبيين نظريه جديد

آيت‌الله منتظري پس از بيان حكم ارتداد كه شامل تغيير عقيده و حتي انكار برخي ضروري‌هاي منجر به ارتداد بود، آن را يك عمل اجتماعي عنادآميز مي داند ، مانند تحريف و تضعيف جامعه اسلامي در صدر اسلام. اين استنباط جديد، اجتهادي نو در مقابل اجتهاد مشهور بود زيرا ماهيت موضوع تغيير يافته و بالطبع حكم مبتني بر موضوع تغيير كرده است، تصور جديد مرحوم استاد از موضوع ارتداد، موجب حكم جديد شد‏‎. ‎

ابعاد فتواي جديد‎ ‎

‎1- ‎تغيير تصور از موضوع‎ ‎

پيدا شدن عقيده در انسان يا تغيير آن، امري اختياري نيست تا هركس بتواند به اراده و اختيار خود عقيده اي را بپذيرد يا از دل بيرون كند، زيرا عقيده معلول مقدماتي در نفس انسان است كه معمولا آن‌ها نيز از اختيار خارج مي‌باشد‎.‎

تغيير تصور از موضوع موجب تغيير حكم شده است. زيرا حكم، تابع موضوع است و تناسب بين حكم و موضوع امري عقلي است كه بايد لحاظ شود‎.‎

‎2- ‎ايجاد تصوير ديگر از ارتداد

اين حكم جنبه بازدارندگي داشته و غرض اصلي از تشريع آن پي گيري از بي ارزش شمردن ايمان بود‎.‎

در آغاز تشكيل جامعه اسلامي در مدينه` النبي توطئه اي شكل گرفت كه براي ايجاد تزلزل در عقايد تازه مسلمانها كارساز بود. طبق برنامه توطئه گران عده اي در آغاز روز به حضور پيامبر(ص) رسيده و پس از اندكي پرس وجو اظهار اسلام و پذيرش نبوت پيامبر گرامي (ص) مي‌كردند و در انتهاي روز با چون و چراهاي ظاهري و دعواي ساختگي ترديد مي‌نمودند و اسلام را ديني ناقص معرفي مي‌كردند، تا به اين وسيله روحيه مسلمانان را تضعيف كنند. اين امر سبب ترديد و سستي ايمان تازه مسلمانان مي‌گرديد كه قرآن كريم در خصوص آن به پيامبر(ص) هشدار داد.9‏

اين واقعه و قضاياي مشابه آن بعدها سبب تشريع حكم ارتداد توسط پيامبر(ص) شد كه در امت هاي سابق نيز به رسميت شناخته شده بود‎. ‎

اين حكم جنبه بازدارندگي داشته و غرض اصلي از تشريع آن پيشگيري از بي ارزش شمردن اديان و شرايع الهي است. شروطي كه در اين حكم و موضوع حكم دخيل دانسته شده - مثل جحد و انكار و قصد و اراده و مناسبت حكم و موضوع - نشان مي‌دهد كه قصد پيامبر از تشريع اين حكم شديد، پيشگيري از ايجاد فساد و توطئه چيني و برخورد حكومتي با اين شيوه مبارزه فرهنگي بوده است‎ . ‎

حكم مرتد مربوط به كسي است كه عمدا بذر ترديد مي‌پاشد، حال آن كه خود به آن ايمان دارد، (و جحدوا بها و استيقنتها انفسهم ظلما و علوا)10 و قصد او توطئه عليه جامعه اسلامي است . يعني مرتد كسي است كه براي تغيير سرمايه اعتقادي مسلمانان سرمايه گذاري مي‌كند تا مردم را از رشد و تعالي معنوي بازدارد و به جاي آن فساد را جايگزين گرداند‏‎. ‎

به عبارت ديگر ملاك حكم مرتد، تغيير اعتقاد قلبي نيست ; چرا كه عقيده معمولا تابع مقدمات خود است و خود آن از اختيار فرد خارج است، بلكه ملاك آن ايجاد فساد با قصد و اراده ظالمانه است. به نظر مي‌رسد تفاوتهاي حكم مرتد ملي با مرتد فطري 11 ناظر به همين جهت باشد; چرا كه در مرتد ملي احتمال گرايش هاي پيشين و علائق باقيمانده در وجود فرد نسبت به آداب و سنن شرعي قبل از شريعت محمدي (ص) وجود دارد و لذا فرصت بيشتري براي او در نظر گرفته شده است، ولي در مرتد فطري پيش زمينه اي وجود ندارد و لذا احتمال ظالمانه بودن و توطئه و جحد و انكار و نبودن انگيزه مقبول بيشتر است‎. ‎

حال اگر كسي به خاطر دسترسي نداشتن به حقايق دين و تحت تأثير استدلالهاي مخالفان دين دچار ترديد در احكام ضروري آن و يا در اصول اعتقادي دين شد و قصد توطئه و يا متزلزل كردن ايمان مؤمنان را نداشت و تنها با گمان خويش به پيدا كردن حقيقت در خارج دين از دين خارج شد و فقط از طريق استدلال و مباحث علمي به مخالفت با مطالب ديني پرداخت، مصداق حكم مرتد نيست ; چرا كه در دوران غيبت معصومين (ع) و اختلافات زياد مسلمين در بسياري از عقايد و احكام، و تاريك شدن فضا و مخلوط شدن حق و باطل و به گفته امير مؤمنان (ع) وارونه شدن اسلام،(1) حقايق دين و شريعت به آساني براي افراد عادي قابل دستيابي نيست و از همگان نمي توان انتظار داشت كه كارهاي خويش را رها كرده و براي كشف همه حقايق ديني اقدام كنند. ضمن اين كه تضميني وجود ندارد كه پس از بررسي هاي خويش، به درستي به اصل دين دسترسي پيدا كنند و از ‏راه راست منحرف نشوند‎. ‎

به همين دليل اگر تغيير عقيده در اثر شبهه بوده و خواستار رفع شبهه و پاسخگويي به آنهاست، بايد خواسته او اجابت شود و نمي توان حكم ارتداد را بر او جاري كرد. همچنين است در جايي كه شخص جاهل قاصر باشد و يا ارتداد شخص مانند اسلام او بدون مبنا باشد; يعني از روي بصيرت و آگاهي نبوده است تا بتواند در برابر شبهات به خوبي ايستادگي كند‏‎. ‎

ضمن اين كه به نظر مي‌رسد اساسا حكم مرتد و يا حكم ناصبي حكمي سياسي بوده و در زمانها و مكانها و شرايط مختلف، مسائل و شرايط خاص آن زمان و مكان در نظر گرفته مي‌شده است. مثلا در نامه حضرت رضا(ع) به مأمون آمده است : "لا يحل قتل احد من النصاب و الكفار في دار التقيه` الا قاتل او ساع في فساد"12 "جايز نيست كشتن هيچ يك از ناصبي ها يا كفار، در مكاني كه تقيه در آن لازم است ; مگر كسي كه قاتل و يا كوشش كننده در فساد باشد."13‏

‎3- ‎تعريفي نو از ارتداد

سؤال 2506 در رساله استفتائات چنين است‎: ‎

معناي ارتداد چيست ؟ آيا كسي كه در يكي از اصول دين يا احكام ضروري آن به هر دليل و علتي شك كند بدون اين كه بخواهد حقي را انكار نمايد، مرتد حساب مي‌شود؟‎ ‎

جواب : معناي ارتداد به عقب برگشتن است، يعني بعد از اسلام به كفر برگشتن؛ و كفر در مقابل ايمان است. و معناي ايمان صرف پيداشدن يقين و عقيده اي در بستر ذهن نسبت به مبدا و معاد و نبوت نيست، زيرا پيداشدن يقين و عقيده به چيزي، اختياري انسان نيست؛ در صورتي كه ايمان و كفر دو عمل اختياري مي‌باشند كه مورد پاداش و مجازات خداوند قرار مي‌گيرند، و اگر غيراختياري بودند پاداش و مجازات بر امر غيراختياري براي خداوند حكيم و عادل، قبيح بلكه محال مي‌باشد، بلكه ايمان به معناي التزام و پايبندي عملي و اخلاقي به عقيده اي است كه در قلب پيدا شده است؛ و كفر يعني انكار و عدم التزام به آن‎ . ‎

‎"‎كفر" به معناي پوشاندن امر واضح و روشن است؛ و لذا به "زارع" نيز كافر گفته مي‌شود، چون بذر را زير خاك مي‌پوشاند. پس كسي كه حق بودن اصول دين را يقين دارد و هيچ گونه شبهه اي در آنها نداشته باشد و با اين حال از روي عناد و لجاجت و يا تعصب، و يا انگيزه هاي سياسي، اقتصادي و غيره آنها را انكار كند و التزام عملي و اخلاقي نداشته باشد، او كافر مي‌باشد؛ زيرا امري را كه برايش روشن و قطعي است انكار نموده است . اما كسي كه يا درحال تحقيق است و يا در اثر ضعف مطالعه، يا القائات تشكيك كنندگان، و يا به دلايل ديگر در بعضي اصول يا فروع ضروري دين به شك مي‌افتد، بدون داشتن عناد و تعصب و لجاجت مرتد محسوب نمي‌شود. اين معنا از آيه شريفه (اِنَّ الَّذِينَ ارتَدُّوا عَلَي ادبَارِهِم مِن بَعدِ مَا تَبَينَ لَهُمُ الهُدَي الشَّيطَانُ سَوَّلَ لَهُم)؛ (همانا كساني كه پس از روشن شدن ‏حق و راه هدايت براي آنان به عقب برگشتند - و مرتد شدند - در دام شيطان قرار گرفته اند)، به خوبي استفاده مي شود؛ زيرا ارتداد را مقيد به تبيين و روشن بودن حق و هدايت براي اشخاص نموده است . آيات ديگر نيز به همين معنا دلالت دارد‎. ‎

بنابراين اثبات ارتداد بسيار مشكل مي‌باشد، زيرا يقين و تبين از امور نفساني غير مشهود است و به صرف گفتن كلمه اي از روي شك و ترديد، و يا بدون قصد جدي انكار حق، كسي مرتد نمي‌شود. و در مورد ارتداد و نيز ساير گناهاني كه موجب حد يا تعزير است اگر كوچكترين شبهه اي در ثبوت آنها باشد، حد و تعزير جاري نمي‌شود‎. ‎

پيامبراكرم (ص) فرمودند: "ادرئوا الحدود بالشبهات"؛ (با اندك شك و شبهه اي اجراي حدود را متوقف كنيد.) و اگر متهم به يكي از گناهان ذكر شده، قبل از دستگيري توبه كند، يا شبهه توبه در بين باشد حد از او ساقط مي‌شود.14‏

‎4- ‎تأسيس اصل‎ ‎

آيت‌الله منتظري در زمينه پذيرش اين عقيده كه انسان در تغيير انديشه آزاداست، در كتاب رساله حقوق خود، اين اصل را به عنوان يك حق از حقوق انسان به رسميت شناخته است‎. ‎

حق آزادي انديشه و بيان‌‏

از آنجا كه عقل و تفكر جوهر اصلي انسان مي‌باشد، آزادي انديشه و بيان هم از حقوق مسلم همه انسانها به شمار مي رود و همه حق دارند كه در مسائل مختلف اعتقادي، سياسي و اجتماعي آزادانه بينديشند و حاصل تفكر و انديشه خود را بيان نمايند; و مي‌توان گفت آزادي انديشه و بيان از مهمترين حقوقي است كه هر انساني دارد، و تجاوز به اين حق و سلب آن ستمي بزرگ بر انسانها مي‌باشد; آيه شريفه : (خلق الانسان ً علمه البيان) 15‏

‎"‎خداوند انسان را آفريد و بيان را به او آموخت، نيز به اهميت بيان اشاره دارد. امام صادق (ع) حتي با منكران خدا و بي دينان نظير: عبدالملك مصري، ابن مقفع، ابن ابي العوجاء و ديصاني در مسجدالحرام - يعني مهمترين مركز عبادي و اعتقادي اسلام - بحث آزاد داشتند و آنان نظريات و افكار و انديشه هاي الحادي خود را با استدلال بدون هيچ گونه ترس و منعي با آن حضرت مطرح مي‌كردند.16‏‎ ‎

در حقيقت تعبير به آزادي انديشه يا تغيير آن نوعي مسامحه در تعبير است ; زيرا پيدايش هر عقيده و استمرار آن معلول شرايط خاص ذهني است كه از اختيار انسان خارج مي‌باشد. آنچه اختياري انسان است - و انسان نسبت به آن آزاد است - مقدمات آن مي‌باشد; نظير تحقيق، مطالعه و تلاش فكري در راه رسيدن به آنچه حق است‎ . ‎

از اين رو تحميل هر عقيده اي به ديگري، نه امكان دارد و نه صحيح خواهد بود; و هر انساني بالفطره` در پيدانمودن هر انديشه و استمرار آن قابل تحميل و اكراه نخواهد بود. آيه شريفه :(لا اكراه في الدين ...)17‏

آيت الله منتظري نيز در اين رابطه چنين تغييري را پذيرفته است.18‏

‎ ‎تعيين محدوده ارتداد

در راستاي تبيين مفاهيم و مباني بحث ارتداد و در راستاي تبيين موضوع مرتد، آيت‌الله منتظري محدوده بحث را در پاسخ به سؤال تبيين مي‌فرمايد‎.‎

سؤال: آيا اگر فلاسفه و متفكرين به نقد دين بپردازند و پاسخ‌هاي فقها را نيز نقد كنند و قانع نشوند، مي‌توان آن‌ها را معاند و مرتد دانست و اعدام كرد؟‎ ‎

جواب: نقد علمي -چه در مسائل ديني يا غير آن- غير از عناد و لجاجت بحق و انكار آن مي‌باشد. ملاك ارتداد، عناد با حق پس از روشن شدن آن است‎. ‎

‎ ‎قرآن مي‌فرمايد: (فَبَشِّر­ عِبَادِ* الَّذِينَ يس­تَمِعُونَ ال­قَو­لَ فَيتَّبِعُونَ اح­سَنَهُ)؛ (بشارت ده [اي پيامبر] به آن دسته از بندگان من كه به سخن گوش فرا داده و سپس بهترين آن را پيروي مي‌كنند‏‎). ‎

اگر نقد و ابراز نظر نباشد، انتخاب احسن و سپس پيروي از آن امكان ندارد. لازم به تذكر است كه مقصود از آيه شريفه، اگر فقط مسائل ديني نباشد قطعا منحصر به مسائل غير ديني نيست‏‎. ‎

به شهادت تاريخ نيز سيره پيامبر اكرم و پيشوايان معصوم با مخالفان اسلام و آن‌هايي كه با غير سلاح با دين حق مبارزه مي‌كردند، همين بوده است. آن حضرات پيوسته با منطق و استدلال و جدال احسن با كساني كه نسبت به اسلام شبهه اي داشتند، برخورد مي‌كردند. از باب نمونه، مجادلات و مباحثات ابن ابي‌العوجاء و امثال او با امام صادق در مسجدالحرام و نيز مناظرات كلامي حضرت رضا با علماي ساير اديان قابل توجه مي‌باشد.19‏‎ ‎

بنابراين اگر گسي چيزي را كه ضروري دين بداند و آن را از روي علم و عمد و با انگيزه عناد و جحد با حق و حقيقت انكار نمايد و توجه داشته باشد كه انكار آن منجر به انكار رسالت پيامبر اكرم ص مي‌شود، مرتد خواهد بود و صرف اين كه يك مسلمان و شيعه واقعي، عقايد باطلي داشته باشد موجب كفر يا فسق او نمي‌شود، زيرا چه بسا اين عقايد باطل، به نظر خودش عقايد حق مي‌باشد‏‎.‎

بنابراين، اثبات ارتداد بسيار مشكل مي‌باشد، زيرا يقين و تبيّن از امور نفساني غيرمشهود است؛ و از اين رو به صرف انكار حق، نمي‌توان كسي را مرتد شمرد و در مورد ارتداد و نيز ساير گناهاني كه موجب حد يا تعزير است، اگر كوچك‌ترين شبهه اي در ثبوت آنها باشد، حد و تعزير جاري نمي‌شود‎. ‎

پيامبراكرم (ص) فرمودند: "ادرئوا الحدود بالشبهات"21؛ (با اندك شك و شبهه اي اجراي حدود را متوقف كنيد.) و اگر متهم به يكي از گناهان ذكر شده، قبل از دستگيري توبه كند، يا شبهه توبه در بين باشد حد از او ساقط مي‌شود.22‏

‎1 - ‎محمد ، آيه 25‏‎. ‎

‎2 ‌- ‎‏‌لسان العرب ج 15، ص 428‏‎.‎

‎3 - ‎مائده، آيه 54‏‎.‎

‎4 - ‎مقدس اردبيلي ، مجمع الفواعد ، ج 3، ص 319‏‎.‎

‎5 - ‎سايت مجمع ، ارتداد در فقه اسلامي ، پاسخ شوراي فقهي مجمع مدرسين و محققين حوزه علميه قم‏‎.‎

‎6 - ‎منتظري، حسينعلي، رساله عمليه ، انتشارات مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي ، چاپ اول 1362‏‎.‎

‎7 - ‎ماخذ سابق ص 561‏‎.‎

‎8 - ‎رساله عمليه، چاپ، شانزدهم ، 1377، مسئله 3210‏‎.‎

‎9 - ‎سوره آل عمران (3)، آيه 72‏‎ .‎

‎10 - ‎سوره نمل (27)، آيه 14‏‎)‎

‎11 - ‎منظور از "مرتد ملي" برگشتن از اسلام فردي است كه از بدو تولد مسلمان نبوده و بعدها مسلمان شده و مجددا برگشته است ; اما "مرتد فطري" كسي است كه پدر يا مادر او مسلمان بوده و پس از بلوغ و گرايش به اسلام مرتد شده است‎ .‎

‎12" - ‎لبس الاسلام لبس الفرو مقلوبا." سيد رضي، نهج البلاغه، خطبه 108، ص 157) و 158‏‎) .‎

‎13 - ‎منتظري ، حسينعلي ، اسلام دين فطرت، ص 695‏‎.‎

‎14 - ‎رساله اسفتائات ، ص 526‏‎.‎

‎15 - ‎الرحمن (55 3 :(و 4‏‎.‎

‎16 - ‎كافي، كتاب التوحيد، باب حدوث العالم و اثبات المحدث، ج 1، ص 82 - 72‏‎.‎

‎17 - ‎بقره (2.256‏‎ )‎

‎18 - ‎منتظري ، حسينعلي ، رساله حقوق ، ص 51‏‎.‎

‎19 - ‎منتظري ، حسينعلي ، پاسخ به پرسش هاي ديني ، ص 531‏‎.‎

‎20 . ‎سوره محمد(ص) (47 :(آيه 25‏‎. ‎

‎21 . ‎وسائل الشيعه، ج 18، باب 24 مقدمات حدود، ص 336‏‎.‎

‎22 - ‎منتظري ، حسينعلي ، پاسخ به پرسش هاي ديني ، ص 532‏‎.‎

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org