|
ماهيت شادي در زندگي انسان
محبوبه نوریها * اشاره: انسانها دارای احساسات و عواطف مختلفی هستند. در اثر محرکهای محيطی شادی و غم بروز میکند. در سالهای اخير توجه به محرکهای حزن آور بيشتر شده است. بايد همه عـواطف و احسـاسات مورد توجـه قـرار گيـرد. بی توجهی به عواطف و احساسات موجب آسيب می شود. برای دست يافتن به شادی نيازمند رضايت مندی هستيم. جهت رسيدن به شادی بايد فاکتورهايی را تحصيل نماييم. شادي، بحث بسيار گستردهاي است که با يک مقاله نميتوان به تمام ابعاد آن پرداخت و آن را تبيين نمود. انسان داراي عواطف و احساسات خاصي چون غم، اندوه و شادي، شعف ميباشد که بايستي در موقعيتهاي مختلف احساسي، پاسخهاي لازم را به عواطف و احساسات خود بدهد. هنگاميکه انسان در اثر محرکهاي مختلف دچار غم، غصه و اندوه ميشود وحالت حزن، وجود او را فرا ميگيرد ممکن است به صورت گريه بروز کند. گريه يک نوع پاسخ به احساسات دروني انسان است و يک نياز بسيار ضروري که خداوند در وجود انسان نهاده و نبايد سعي کنيم درچنين مواقعي از آن جلوگيري نمائيم.گريه باعث بروز احساسات منفي انسان است که به سلامتي انسان کمک ميکند، گريه باعث تحريک عواطف دروني انسان ميشود. براساس يک تحقيق علميآن گاه که انسانها به شخصيت دروني خود اجازه بروز ميدهند احساس رضايت ميکنند. کساني که سعي در تقليد شخصيتهاي معروف و شناخته شده دارند معمولا انسانهاي شاد و خوشبختي نيستند. مرداني که خود را مجبور به ايفاي نقش يک مرد سرسخت و جدي ميدانند درست همانند زناني که خود را ملزم به ايفاي نقش زني حساس و ظريف ميدانند، ناخودآگاه درگير توقعات نامعقول ازخود ميشوند که با روحيه و شخصيت واقعي آنها هيچ تناسبي ندارد. در يک مراسم تشييع جنازه نگاهي به اطرافتان بيندازيد در شرايطي که زنان به راحتي مشغول گريه اند مردان را در حالي خواهيد ديد که با چهرههاي سرد وجدي مانند فولاد ايستاده اند. در حالي که به مردان جدي بودن آموزش داده شده نه ابراز احساسات و به زنان نيز ياد داده شده که احساساتي و خوش قلب باشند. براساس تحقيقات انجام گرفته به اين نتيجه رسيده اند که مردان در مقايسه با زنان چه ناراحتيهاي جسميو چه ناراحتيهاي روحي، کمتراز زنان ناراحتي و مشکلات خود را بروز ميدهند که اين باعث صدمات جسميو روحي به آنان خواهد شد. يک مرد درمراسم تشيع جنازه عزيزي، با وجود تمايل به گريه کردن جلوي خود را ميگيرد چون به او، اين نقش، آموزش داده شده است و بدان معني نيست که او براستي فردي بي احساس است. او سعي ميکند تا نقشي را که از او انتظار دارند به خوبي ايفا کند. طوري بايد رفتار کنيم که احساس ميکنيم صحيح است. نقش تعريف شده ي زنان يا مردان را براي ديگران بازي کردن کار صحيحي نيست و اغلب آسيب رسان است. احساساتتان را بيان و ابراز نماييد. همان طوري که ميدانيم خداوند همه چيز را متعادل آفريده است و از انسانها نيز ميخواهد درهرکاري تعادل را رعايت نمايند و از افراط و تفريط دوري کنند. درمورد شادي وغم نيز نبايد دچار افراط و تفريط شد که هم به تک تک افراد وهم به کل جامعه لطمات غيرقابل جبراني وارد خواهد شد. متاسفانه در فرهنگ ما به خصوص در برههاي از زمان و بخاطرمسائل مختلف (فرهنگ جنگ و شهادت)، اين فرهنگ بين مردم نهادنيه شده که بايستي به محرکهاي غصه و اندوه بيشتر بها داده شود و حتي براي پاسخ به آن ثواب و اجر دنيايي و اخروي داده شده است. که بعضي از مردم بخصوص مداحان براي مصالح و منافع خويش به آن دامن ميزنند. فرهنگ توجه به عزاداري، رحلت و شهادت معصومين(ع) بيشتر مد نظر قرار گرفته شده تا تولد و شادي معصومين(ع). شادي چيست؟ و چرا بايد شاد باشيم. شادي يک احساس دروني انسان است که با يک سري عوامل به وجود ميآيد و موجب بروز حالتهاي مختلف در انسان ميشود، شادي انسان را به وجد ميآورد و براي ادامه حيات، نشاط و اميد ميبخشد. اصولا افراد شاد در زندگي موفق ترند زيرا از فرصتها بيشترين استفاده را ميبرند و در جهت خودسازي و خير رساندن به ديگران بيشترين گام را بر مي دارند و ياري ميرسانند، افکارشان در جهت مثبت است و انديشه مثبت و خلاق دارند از عيب جويي و سرزنش ديگران دوري مينمايند. هر کاري که خود و ديگران انجام ميدهند به پيامدهاي مثبت آن ميانديشند، تمرکز فکري بيشتري را تجربه مينمايند. در نگرانيها، تشويشها و اضطرابها وغم و اندوه زندگي به طرز شايستهاي تحمل و صبوري نشان ميدهند، برد باري را شيوه زندگي خويش ميسازند و درراه بهتر زيستن وحل مشکلات کوشش مينمايند. گذشت و بخشش درافراد شاد جلوه بيشتري دارد. انسانها براي اينکه به تعادل روحي برسند و يا اين که استعدادهاي آنان شکوفا شود بايستي شاد زندگي نمايند. استرسهاي روزانه و پي در پي روح انسان را خسته و افسرده مي نمايد و به جسم و روح او لطمات غير قابل جبران وارد مينمايد که گاهي با دارو و درمانهاي مختلف نيز پاسخ نميگيرد.شادي يک حالت دروني انسان است که بايد به آن پاسخ داده شود. اگر به هر دليلي شاديهايمان را سرکوب نمائيم بجاي آن غصه و اندوه به سراغمان ميآيد. غم واندوه و استرسهاي زياد انسان را به پرتگاه بيماريهاي مهلک و بيماريهاي اعصاب و روان و جسمي مانند ديابت، چربي خون، فشار خون، سرطان، ام اس، سکته، آرتروز وبيماريهاي ناشناخته ديگر... ميکشاند. همانطور که گفتيم شادي يک حالت دروني انسان است که با رضايت دروني به وجود ميآيد. اگرهرکدام از ما به هر دليلي رضايت دروني نداشته باشيم غصه جايگزين آن خواهد شد. ممکن است اين نارضايتي در درون خانواده ازهمسر، فرزندان، يا مشکلات اقتصادي، فقر، بيماري در خانواده باشد که ما را مضطرب و نگران مينمايد، و يا ممکن است اين نارضايتي به علت مشکلات اجتماعي پيرامون ما باشد. فقر، بيکاري، اعتياد، مشکلات بسيار اقتصادي، تبعيض و بي عدالتي، در ناشادي ما ثاثيرات بسزايي را ايفا مينمايد. گاهي انسانها براي دريافت شادي به راههاي کاذب و غيراخلاقي روي ميآورند. استعمال دخانيات و رو آوردن به مواد مخدر، تماشاي فيلمهاي غيراخلاقي، ارتباطات نامشروع، شرب خمر، راههاي دريافت شاديهاي کاذب هستند. که باعث ايجاد رفتارهاي غيراخلاقي در خانواده و جامعه خواهد شد که تاثيرات کريه وزشت آن در جامعه مشهود و واضح است. احساس رضايت دروني، انسان را شاد خواهد نمود. هر کس به طريقي شاد خواهد شد. شادي يک کودک با يک کهنسال، جوان و نوجوان و ميانسال متفاوت است. زيرا نيازهاي هر کدام متفاوت است. براي اغناء درون بايد به نيازهاي مادي و معنوي توجه نمود. که بخشي از آن به خود شخص بر ميگردد و بخش ديگر به جامعه و مسئولين. مسئولين وظيفه دارند به نيازهاي مردم بها دهند و به نيازهاي به حق آنان توجه نمايند. فقر اقتصادي و فقر فرهنگي بزرگترين مشکل مردم ايران است. يکي از عواملي که باعث شادي ميشود هدفمند بودن در زندگي است. انسانهاي هدفمند براي رسيدن به اهدافشان تلاش مينمايند و اين تلاش در شادي آنان تاثير بسزايي دارد. همانطور که قبلا گفتيم هر کس به طريقي شاد ميشود و شادي جوان و پير و کودک متفاوت است. شادي افراد مختلف را ميتوان از راههاي مختلف دريافت نمود. نمونهاي از دريافت شاديها 1.خنديدن: خنديدن يک واکنش و پيام موقت دروني و پاسخ به شادي موقت است. همه ما کم وبيش از تاثيرات خنده بر سلامتي و شادي واقفيم. غده فوق کليه آدرنالين ترشح ميکند وباعث شادي وسلامتي ميشود. بسياري از بيماريهاي را با خنده درمان ميکنند. انجمني به نام انجمن شوخي و خنده درماني در آمريکا يکي از مهم ترين کمبودهاي زندگي امروزي را خنده ميداند و به اين نکته نيز باور دارد. مشاوران امور کارگري و کارمندي به اين نکته توجه کردند و در نتيجه، اقدام به برگزاري جشنهاي کوچکي در محل کار و برگزاري مسابقههاي خنده دار و مفرح براي کارمندان و کارگران خود نمودند. چرا؟ چون ضمن نجات دادن آنان از تک بعدي و بي حوصلگي و از بين رفتن ابتکار و خلاقيت ناشي از يکنواختي، ميزان رضايت شان را از کار افزايش ميدهد. اعضاي گروه خنده درماني، مصرانه از نظريه خود در مورد شوخي و طنز و خنده و نقش آن در شاد زيستن و رضايت از زندگي چه در منزل و چه در محل کار دفاع ميکنند. خنده در پيشگيري و درمان و سلامتي بيماريها بسيار موثر است. 2.حرکات موزون: که يک واکنش و پيام هيجاني و موقت دروني است. 3. گوش دادن به يک موسيقي دلخواه: گوش دادن به موسيقي يک احساس نياز به صداها و آهنگهاي موزون وشاد است. البته هر موسيقي انسان را شاد نميکند. موسيقي مشروع که با روح و روان انسان مطابقت داشته باشد. (در مورد موسيقي نيازمند توضيحات مفصل است ). 4.شرکت در مجالس شادي آفرين: مجالس جشن وسرور و ميهمانيها. 5. رفت و آمد و صله رحم . 6. بهره مندي از امکانات زندگي و رفاه نسبي. 7.مسافرت گردش و تفريح، سير و سياحت در کنار رودخانه و دريا و سبزه زار و جنگل. 8. دعا، نماز و شرکت در مراسم مذهبي. 9. کمک به نيازمندان. 10.داشتن همسر و فرزندان شايسته و موافق ، ازدواج موفق. 11. رضايت از موقعيت شغلي. 12. توجه به ورزش و تربيت بدني و داشتن بدني سالم و روحيهاي با نشاط. 13. رضايت از جامعه ، جامعه بايد طوري باشد که افراد در آن احساس رضايت و امنيت نمايند. 14. صلح طلبي: سعي کنيم اختلافات را حل کنيم. صلح و دوستي چه درخانواده و چه دراجتماع باعث شادي در جامعه خواهد شد. براي داشتن شادي واقعي بايد رضايت دروني صورت گيرد و به همة فاکتورهايي که اشاره شد و فاکتورهاي ديگر نياز است، که بخشي به خود افراد بستگي دارد و بخشي به جامعه و سياست گذاران و دولت مردان که مسئوليت فرهنگ و شادي و نشاط جوامع را عهده دار ميباشند. آنان با فرهنگ صحيح و توجه به نيازهاي به حق ملتشان شادي واقعي را به مردمشان باز ميگردانند و باعث رشد و شکوفايي استعدادها و پيشرفت ملت خواهند شد. دولت مردان بايستي عدالت را در جامعه پايه ريزي نمايند. و با رفع تبعيض، مشکلات را از جامعه بزدايند و تسهيلات ازدواج را براي جوانان ميسر نمايند و براي شادي مردم تلاش نمايند. ايجاد مراکر تفريحي، آموزشي، مانند سالنهاي تئاتر و فليمهاي کمدي و سيرک و اين گونه تفريحات، شادي را افزايش دهند و توجه به تريبت بدني و ورزش عموميرا در دستور کار قرار دهند. ويژگيهاي انسان هاي شاد : 1-ارتباطات سالم 2-تعهد 3-صداقت و اعتماد 4- دوري از خود پسندي 5- قدرداني 6- محبت و همدلي 7- توانايي مقابله با استرس و بحرانها 8- بيان احساسات 9-خوش بيني 10-بها دادن به معنويات و ارزشها 11-فعاليتهاي دسته جمعي 12-کاهش توقعات 13-اولويت دادن به شادي: (هر کدام از اين ويژگيها نيازمند توضيحات مفصل است) انسانهاي شاد به شادي اولويت ميدهند و براي شاد نگه داشتن خود، همسر، فرزندان، دوستان و اجتماع تلاش مي نمايند. افراد شاد خلاق هستند و از هر فرصتي براي افکار خلاق خود استفاده مي نمايند وذهن خود را جهت تصويري از زندگي بهتر و آيندهاي مطلوب وا مي دارند و براي خود و ديگران زندگي نويني را به ارمغان مي آورند. -------- * فعال اجتماعي
|