Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: نشریه صفیر حیات
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: دستور العمل هایی اخلاقی- عرفانی از ملا محسن فیض کاشانی(ره)

دستور العمل هایی اخلاقی- عرفانی از ملا محسن فیض کاشانی(ره)

اموری که سالک را لابد(و ضروری) است از آن و اخلال آن به هیچ وجه جایز نیست، بعد از عقاید حقه، بیست و پنج چیز است[در این جا به برخی پرداخته شده است].

*محافظت بر صلوات خمس(نمازهای پنچ گانه یومیه) ، اعنی(یعنی) گزاردن آن در اوَل وقت به جماعت و سنن و آداب؛ پس اگر به علَتی و عذری از اوَل وقت تاخیر کند، یا به جماعت حاضر نشود، یا سنَتی از سنن یا ادبی از آداب آن را فروگذارد، الاَ نادرا، ا ز سلوک راه بیرون رفته و با سایرعوام که در بَیدای(بیابان) جهالت و ضلالت، سرگردان می چرخند و از راه و مقصد بی خبرند و ایشان را هرگز ترقَی ای نیست، مساوی است.

*محافظت بر اتفاق حقَ معلوم از مال، اَعنی مقرَر سازد که هر روز یا هر هفته یا هر ماه چیزی به سائل یا محروم داده باشد، به قدر مناسب مال، چنان که اخلال به آن نکند، واگر کسی را نیز به آن مطَلع نسازد، بهتراست:(والذین فی اموالهم حق معلوم للسائل والمحروم ) ، وکسانی که در اموال خود حق و بهره ای معلوم برای فقیر و محروم است. و در حدیثی، حق معلوم غیر از زکات است.

*محافظت بر حجَت الاسلام(حجَ واجب)، چنانچه در سال وجوب به فعل آورد و بی عذری تاخیر روا ندارد .

*زیارت قبول مقدَسه پیامبر و ائمه معصومین صلوات الله علیهم، خصوصا امام حسین(ع)، چه در حدیث آمده که: «زیارت حسین(علیه السلام) فرض است بر هر مؤمنی، هر که ترک کند، حقَی از خدا و رسول ترک کرده باشد».

*محافظت بر حقوق اخوان و قضای حوائج ایشان، چه تاکیدات بلیغه در آن شده بلکه بر اکثر فرائض، مقدم داشته اند.

*تدارک نمودن هرچه از مذکورات، فوت شده باشد، وقتی که متنبَه شده باشد، مهما اَمکن(و هرگاه و هرگونه که ممکن شود).

*اخلاق مذمومه، مثل کبر، بخل، حسد و نحو آن را از خود سلب کردن به ریاضت و مضادَت(و مخالفت)، و اخلاق پسندیده، مثل حسن خلق و سخا و صبر و غیرآن برخود بستن، تا ملکه شود .

*ترک منهیات جملتا، و اگر بر سبیل ندرت معصیتی واقع شود، زود به استغفار و توبه و انابت تدارک نماید تا محبوب حق باشد،(ان الله یحب التوابین).

*ترک شبهات که موجبات وقوع در محرمات اسـت، و گـفته اند: «هر که ادبی را ترک کند از سنتی محروم می شود، و هر که سنتی را ترک کند از فریضه ای محروم می شود».

*در مالا یعنی (و کارهای بی فایده) خوض نکردن(فرو نرفتن) که موجب قسوت و خسران است. وفی الحدیث : «مَن طَلبَ ما لا یعنیهِ فاتَهُ ما یعنیهِ.(یعنی ، کسی که بیهوده ای را طلب نماید، چیزهای سودمند را از دست می دهد). و اگر از روی غفلت صادر شود بعد از تنبَه، تدارک نماید به استغفارو انابت... و تا ترک مجالست بطّالین و مُغتابین وآنهایی که سخنان پراکنده گویند و روز می گذارنند، نکند، از مالا یعنی خلاص نشود، چه، هیچ چیزمثل این نیست در ایجاب(پیدایش) قسوت و غفلت و تضییع وقت.

*کم خوردن و کم خفتن و کم گفتن را شعار خود ساختن که دخل(تاثیر) تمام در تنویر قلب دارد .

*هر روز قدری از قرآن تلاوت کردن و اقلَش پنجاه آیه است به تدبّر وتامَل و خضوع ، و اگر بعضی از آن در نماز واقع شود، بهتراست.

*صحبت عالم و سؤال از او و استفاده علوم دینیه به قدر حوصله خود، تا می تواند که علمی بر علم خود بیفزاید...، و صحبت اعلم از خود را فوزی عظیم شمرد و اگر عالمی یابد که به علم خود عمل کند، متابعت او را لازم شمرد و از حکم او بیرون نرود. و پیری که صوفیه می گویند عبارت از چنین کسی است ، و مرا د از علم ، علم آخرت است نه علم دنیا، و اگر چنین کسی نیابد و اعلم از خود نیز نیابد، با کتاب صحبت دارد و با مردمِ نیکوسیرت، که از ایشان کسب اخلاق حمیده کند، هر صحبتی که او را خوشوقت و متذکر حق و نشئه آخرت می سازد از دست ندهد.

*با مردم حسن خلق و مباسطت(گشاده رویی) معاشرت کردن، تا بر کسی گران نباشد و افعال ایشان را محملی نیکو اندیشیدن و گمان بد به کسی نداشتن .

*صدق در اقوال و افعال را شعار خود ساختن .

*توکل بر حق سبحانه وتعالی کردن در همه امور، و نظر بر اسباب نداشتن و در تحصیل رزق اجمالی کردن و بسیار به جدی نگرفتن در آن و فکرهای دور به جهت آن نکردن و تا می توان به کم قناعت کردن و ترک فضول نمودن.

*بر جفای اهل و متعلّقان صبر کردن و زود از جا در نیامدن و بدخویی نکردن، که هر چند جفا بیشتر می کشد و تلقی بلا بیشتر می کند، زودتر به مطلب می رسد.

این است[ از جمله] آنچه از ائمه معصومین صلوات الله علیهم به ما رسیده، که خود می کرده اند و دیگران را می فرموده اند... و از جمله اموری که عمده است در سلوک، حرَیت است ، اعنی آزاد بودن از شوائب(آلودگی های) طبیعت و وساوس عادت و نوامیس عامَه، چه سالک را هیچ سدَی عظیم تر از این سه امر نیست ، و بعضی از حکما اینها را رؤسای شیاطین نامیده اند و هر قبییحی که از هر کسی سر می زند، چون نیکو می نگری به یکی از این سه منتهی می شود، امَا شوائب طبیعت، مثل شهوت و غضب و توابع آن از حیث حبَ مال و جاه وغیرآن....، وامَا وساوس عادت، مانند تسویلات(گمراه نمودن) نفس امَاره و تزئینات او و اعمال غیر صالحه به سبب خیالات فاسده و اوهام کاذبه و لوازم آن از اخلاق رذیله و ملکات ذمیمه...، امَا نوامیس عامَه، مانند متابعت غولان آدمی پیکرو تقلید جاهلان عالم آسا و اجابت استغواء(گمراه کردن) و استهوای(بی خرد نمودن) شیاطین جنَ و انس و مغرور شدن به خدع و تلبسات ایشان...!

[زاد السالک، فیض کاشانی، ص29-49]

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org