|
راه کارهایی برای وحدت میان مسلمانان
راه کارهایی برای وحدت میان مسلمانان(دکتر جلال جلالي زاده، استاد دانشگاه و نماينده پيشين مردم سنندج) وحدت اسلامي و اتحاد بين مسلمانان که در عصر حاضر از سوي مصلحان ومجددان مطرح شده و به عنوان يک ضرورت در مقابل مخالفان مورد تاکيد قرار گرفته است آيا تنها به عنوان يک تاکتيک و مقطعي است و يا به عنوان يک استراتژي و برنامه اصولي و ماندگار در همه زمان هاست؟ بدون شک منافع وحدت و اتحاد در ميان همه جوامع، اديان وگروه هاي مختلف برکسي پوشيده نيست و آنچه که منفور ومطرود بوده تفرقه و اختلاف و نزاع و درگيري است که در متون ديني و يا سخنان فلاسفه و انديشمندان به آن اشاره شده است. همچنانکه مشخص است کلمات توحيد و وحدت هم ريشه اند يعني وحدت، انسان را به سوي توحيد مي برد در حالي که تفرقه شخص را به سوي وادي شرک وبدبختي مي کشاند و بدون توحيد و وحدت کلمه مسلمانان به سعادت وخوشبختي نمي رسند وبهترين سنگر و سپر براي حفاظت از جامعه همين دو واژه مي باشد، و از سوي ديگر وحدت نعمتي است که برگرفته از دين اسلام مي باشد که موجب تجميع نيروها و گردآوري افراد و نجات دادن اشخاص از تشتت وپراکندگي است که تلاش مي شود تا به اهميت وحدت از نظر خداوند، پيامبر، صحابه و ائمه و علماي اسلامي پرداخته شود، همانگونه که خداوند مي فرمايد:«واذکروا نعمة الله إذ کنتم أعداء فألف بين قلوبکم فأصبحتم بنعمته إخوانا»،(آل عمران/103) وهمين طور در آيات متعددي خداوند مسلمانان را از تفرقه واختلاف نهي نموده و تمسک به حبل الهي را نشانده ايمان و رحمت و فضل مي داند يعني ايمان آورندگان و متمسکان به ريسمان الهي را مشمول رحمت و فضل خود قرار مي دهد وآنان را به راه راست هدايت مي نمايد(نساء/175) و حتي خداوند خطاب به پيامبرش مي فرمايد: کساني که در دين دچارتفرقه مي شوند وگروه گروه مي گردند تو از آنان نيستي وکار آنان به خداوند واگذار مي شود و از اعمالشان خبر مي دهد:«إن الذين فرقوا دينهم وکانوا شيعا لست منهم في شيء»،(انعام/159) و در آيه ديگري خداوند اعلام مي کند که شما مسلمان هستيد و پيامبر(ص) گواه برشماست و به ريسمان الهي چنگ زنيد که او سرور شماست،(حج/78) و نيز در آيه ديگري شديدا به کساني که در دين اختلاف ايجاد مي نمايند مي تازد و اعلام مي کند که از مشرکان مباشيد يعني کساني که در دين دچار تفرقه و چند دستگي مي شوند که هر گروهي به داشته هاي خود شادمانند: « ولا تکونوا من المشرکين من الذين فرقوا دينهم وکانوا شيعا کل حزب بما لديهم فرحون»، (روم/31و32) و در ادامه دين همه پيامبران را يک دين مي داند و سفارش مي کند که دين را بر پا بداريد و در آن دچار تفرقه نشويد که اين وحدت بر مشرکان گران است:(شوري/13). راه کارهايي براي وحدت اما وحدت راه کارهايي دارد که خداوند در قرآن در آيات بسياري به آنها اشاره کرده است که؛ الف: مهم ترينشان گفتگو و تحاور است. خداوند در قرآن با فرشتگان به گفتگو مي نشيند وآنان را مورد خطاب قرار مي دهد که فرشتگان به خداوند درباره جانشيني انسان اعتراض مي کنند وخداوند با سماحت با آنان برخورد مي کند:(بقره/30) و همين طور خداوند با شيطان گفتگو مي کند که در آيات متعددي ذکر کرده است. گفتگوي خداوند با انبيا نيز در سوره هاي زيادي بيان شده است و در اوائل سوره مجادله خداوند گفتگوي پيامبر (ص) با زني را مي شنود که به خداوند شکوه مي برد: (مجادله/1). ب: دومين نکته مهمي که درايجاد وحدت در جامعه موثر است مهر و مدارا در بين افراد جامعه و جلوگيري از خشونت وغلظت وتندخويي نسبت به ديگران است که پس از اين موارد بايد باب تعاون وهمکاري را گشود که خداوند يکي از ويژگي هاي پيامبرش را داشتن همين اوصاف مي داند که پس از در خواست آمرزش براي افراد جامعه بايد با آنان مشورت کند؛ يعني مهم ترين رکني که پس از کم رنگ شدن آن در جامعه اسلامي، تفرقه و اختلاف جاي آن را گرفت:(آل عمران/159). بنابراين، هم تعاون و همکاري و هم مشورت، موجب مي شود که بسياري از مظاهر تفرقه از چهره جامعه زدوده شود: « تعاونوا علي البر والتقوي ولا تعاونوا علي الإثم والعدوان»،(نور/22؛بقره/263؛ آل عمران/134). بررسي کلي آيات مربوط به وحدت و تفرقه در قرآن اين نکته را ثابت مي کند که هدف از بعثت پيامبران به عنوان بشارت دهنده وبيم دهنده بدين سبب است که در بين آنان در آنچه با هم اختلاف داشته اند داوري کنند:(بقره/213). و نکته ديگري که در راستاي گفتگو و تعاون و تسامح در بين مسلمين وجود دارد بحث اخلاص است که اشخاص مخلص هميشه طرفدار گفتگو بوده وآن را به عنوان ضرورتي تلقي مي کنند در حالي که منفعت طلبان و افراد عاري از اخلاص با بستن باب گفتگو موجب ضرر زدن به اسلام و مسلمانان مي شوند. از نتايج گفتگو احترام گذاشتن به ديگران و تکريم و تجليل آنان است که موجب تقريب بيشتر و زدودن غبار کينه و دشمني است. وقتي که طرف مقابل احساس احترام نسبت به خويش کند احساس ارزش مي کند که موجب تبادل احترام مي شود. گذري بر آيات متعلق به روابط ايماني در باره مومنان ومراعات حرمت يکديگر اين مطلب را به اثبات مي رساند. همان گونه که در سوره حجرات آمده است که مومنان برادراند و در بين آنان آشتي برقرار نماييد:(حجرات/10 ـ11). يکي از عوامل تفرقه و بدبيني مسلمين به همديگر بويژه با توجه به رسانه هاي گروهي همين توهين و اهانت به اعتقادات وارزش هاي يکديگر است که سبب جدايي و فاصله مي شود و خداوند جامعه زمان پيامبر(ص) را به عنوان الگو و نمونه براي جوامع بعدي معرفي مي نمايد. يعني عامل وحدت همان حس ترحم و مهرورزي به همديگر است:(فتح/29) وهمچنين احساس مسئوليت نسبت به برادران و خواهران ايماني و محبت و ياري نمودن که بدون وجود آن تعاون و برادري ايجاد نمي شود: (توبه/71)، و اين برادري يعني برنامه إخاء را پيامبر(ص) در اولين مرحله ورود به مدينه اعلام کرد تا براي هميشه به مسلمين اعلام کند که مسلمانان بايد با همديگر برادر و برابر باشند و در همين رابطه بود که خداوند به عنوان يک تکليف و رهنمود به مسلمانان اعلام مي کند که هميشه دعاگوي گذشتگان باشند: (حشر/10)، و در راستاي همين برنامه، آنچه که رشته برادري را تقويت مي کند عدالت و دوري از ظلم و انتقام است که به تقوي و پرهيزکاري نزديکتر است: (حجرات/9؛ مائده/8). تازماني که پيامبراسلام در قيد حيات بود اگر اختلافي پيش مي آمد با توجه به نزول وحي و حضور آن حضرت، برطرف مي شد همانگونه که اجماع جايگاهي نداشت. هر چند در همان زمان مرجع حل اختلاف را قرآن وسنت تعيين کرده است: «فإن تنازعتم في شيء فردوه إلي الله والرسول إن کنتم تومنون بالله واليوم الآخر»، (نساء/59) وپس از پيامبر(ص) يکي از اوصاف حقيقي مومنان را دعوت به خير و امر به معروف و نهي از منکر مي داند که نمونه خير و معروف، وحدت و نمونه منکر و زشتي، تفرقه و اختلاف است: (آل عمران/ 104ـ 105). چون تنازع و اختلاف موجب ضعف مسلمين مي گرددکه خداوند صراحتا با آن مخالفت کرده است: «وأطيعواالله و رسوله ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحکم»، (انفال/46) و از آنجايي که تفاوت استعداد و درک و عقل موجب اختلاف در رأي و استنباط مي شود و کسي نمي تواند منکر آن شود که حوادث فقهي زمان حضرت و رفتن صحابه به بني قريظه و اختلاف بر سر خواندن نماز عصر و همين طور بعد از ايشان و تشکيل دومکتب فقهي حجاز و عراق، يا مدينه وکوفه، و بعدها تشکيل مذاهب مختلف، مقتضي وجود اختلاف بود ولي در مقابل، شارع مقدس راهکار دوري از اختلاف را بيان کرده است تا مسلمين در هنگام ضرورت به آن رجوع نمايند. يعني خدا و پيامبر را به عنوان داور پذيرفتن و عدم سر پيچي در مقابل حکم آنان لازم است: «و ماکان لمومن ولا مومنة إذا قضي الله و رسوله أمرا أن يکون لهم الخيرة من أمرهم و من يعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبينا»، ( احزاب /33)، و اگر گذشتگان هم اختلافي داشته باشند دليل بر مشروعيت ادامه اختلاف وتنازع ودرگيري به سبب آن نيست چون قرآن مي فرمايد: «تلک أمة قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم ولا تسألون عما کانوا يعملون» ، (بقره /141)، که يکي از مشکلات بزرگ و اساسي امروز مسلمين پرداختن به اختلافات گذشتگان و قضاوت و داوري در باره آرا وديدگاه هاي آنان است که مطابق اين آيه لازم نيست وقت گران بهاي خود را صرف پرداختن به مسائل گذشتگان نمود و مسلمانان را به جان هم انداخت، چون وقت آن فرا رسيده تا محاکمه تاريخ وگذشتگان را رها کنيم و در باره حال وآينده خود بينديشيم و به نام گذشتگان حال و آينده خود را تباه نکنيم و اختلافات و کينه توزي هايي که به سبب ندانم کاري هاي برخي از حاکمان و يا ناشي از اختلاف نظر و رأي مجتهدان و عالمان دين به ما به ارث رسيده و روياي زيباي وحدت صفوف مسلمين را به آرزوي دست نيافتني تبديل کرده؛ کنار بگذاريم. رفتار صحابه با يکديگر و قرابت سببي آنان و نامگذاري فرزندانشان، و نيز تعريف وتمجيد از يکديگر که در کتاب هاي فريقين مکتوب است دليل بر حفظ وحدت و دوري از اختلاف به عنوان يک آفت در جامعه ديني است شرکت حضرت علي در مجالس قضا و تصميمات مهم خلفا و جنگ ها و همينطور، نماز خواندن بر کشتگان طرفين در جنگ جمل دليل بر توجه عميق صحابه به وحدت به عنوان يک استراتژي بوده است. کسي که نهج البلاغه را مي خواند، در آن تکفير هيچ کس حتي خوارج را نمي يابد پس چرا ما امروز از اين رفتار و اخلاق امير مومنان درس نگيريم، از روش و اخلاق کسي که از مدرسه رسول الله فارغ التحصيل شده است؟! بنابراين لازم است امروز موانع تقريب و وحدت را شناسايي کرد و آن ها را برقرآن و سنت صحيح پيامبر(ص) عرضه کرد که هر کدام از آن ها مخالف بودند آن ها را حذف نمود. امروز چه بسا روايات موضوعه و جعلي و يا اسرائيليات و خرافات به عنوان مانع عمده اي در سرراه وحدت اسلامي باشند که بايد با تشکيل کميته هاي از افراد متخصص و صاحب نظر به تمحيص وتصفيه آنها اقدام کرد. پديده تکفير و سب و لعن و اهانت به اعتقادات طرفين يکي از پديده هاي شومي است که دامن مقدس اسلام را آلوده کرده وبايد در اين زمينه امام علي(ع) را سرمشق قرار داد .امروز لازم است وحدت به عنوان مدرسه اي براي گرد همايي عاشقان اسلام راستين مطرح گردد تا درآن همه ديدگاه ها و نظرات و انديشه هاي مختلف ارائه گردد و اصول مورد قبول عامه مسلمين مانند توحيد، نبوت و معاد برجسته تر گردند ونيز در کنار آنها اصول کلي دين ومسائل اخلاقي مورد اهتمام بيشتر قرار گيرند و از پرداختن به مسائل حاشيه اي وجزئي که يک پارچگي مسلمين را مورد تهديد قرار مي دهد اجتناب شود ودست عوامل تفرقه واختلاف در بين مسلمين قطع شود. مروري بر سيره صحابه و أئمه اهل بيت ما را به اين نکته راهنمايي مي کند که همگي پيرو سنت پيامبر بوده و به اين حديث شريف عمل مي کرده اند که: مسلمان برادر مسلمان است، به او ظلم و خيانت نمي کند. و يا از امام جعفر صادق(ع) روايت شده که بر مسلمانان لازم است در حسن روابط بکوشند و در دوستي همکاري نمايند و نسبت به يکديگر چنان مهر ورزند که ترجمان اين آيه باشند : «رحماءبينهم». وقتي که از امام علي (ص) در باره خوارج مي پرسند: آيا کافرند؟ مي گويد: از کفر فرار مي کنند.مي پرسند: آيا منافقند؟ مي گويد: منافقان خدارا ياد نمي کنند مگر اندکي و نماز به جاي نمي آورند مگر در حالت کسالت و سستي. پرسيدند: پس ايشان چه هستند؟ فرمود: قومي که برما طغيان کرده اند، با ما جنگيدند و ما هم با آنان جنگيديم. حب اهل بيت(ع) يکي ديگر از عوامل وحدت حب اهل بيت است که جزء جدا ناپذير ايمان هر مسلماني است که مي توان آن را به عنوان رشته محکم وحدت تلقي کرد. رفتار شيخين با حسن وحسين همانگونه که در کتاب هاي حديث اهل سنت آمده است دليلي بر مراعات منزلت و جايگاه آنان در نزد اهل سنت است. پيشوايان فقهي اهل سنت مانند امام مالک وابو حنيفه سخنان ارزشمند و توصيفات والايي از امام جعفر صادق نموده اند و حتي ابن تيميه گفته است: لعنت خدا، فرشتگان و مردم برقاتلان حسين باد. برکسي پوشيده نيست که اختلاف بين مسلمانان تاکنون به نفع دشمنان تمام شده و از هجوم مغول گرفته تا تشکيل اسرائيل و مسائل کنوني جهان اسلام نتيجه همين تفرقه است و اين معضل موجب شده تا علماي بزرگ اسلامي و مصلحان بزرگ، همگان را براي اعتصام به حبل الهي فرا خوانند و در اين ميان شخصيت هايي مانند: سيدجمال الدين، شيخ محمد عبده، اقبال لاهوري، شيخ سعيد نورسي ،حسن البنا، آيت الله بروجردي، آيت الله خميني، آيت الله منتظري، کاشف الغطاء، در عصر جديد پيشگام دعوت به وحدت اسلامي و اهميت آن در عصر حاضر بوده اند. اما آنچه که مي تواند بناي وحدت را منهدم و عزت اسلامي را تضعيف نمايد گرفتار شدن در دام تعصب هاي جاهلي و انحراف از مسير حق و حقيقت است که موجب مي شود مسلمانان بر حول محور واحدي جمع نشوند و مصالح گروهي را بر مصالح دين ترجيح دهند و به قول مولانا، سخت گيري و خامي را بر پختگي برتري دهند ونتوانند از آثار پر بار توحيد و وحدت برخوردار گردند. نظر به بيان مسائلي که ذکر شد اعم از توحيد و رجوع به قرآن و سنت در هنگام نزاع، و اهميت شورا ومحبت اهل بيت و مذمت تعصب فرقه اي مي توان گفت که وحدت يک استراتژي است که بايد هميشه فعال و عملي باشد و مسلمان ها نبايد آن را به عنوان يک تاکتيک موقت در مقابله با دشمن و يا به عنوان مصلحت به کار گيرند زيرا ضرورت و نياز به آن، متعلق به همه زمان هاست و در عصرحاضر ضرورتش بيشتر احساس مي شود و اگر مسلمانان مخلص و عالمان دلسوز که بيش از هرکس ديگري به جاي پرداختن به مسائل ظاهري و سطحي مقاصد شريعت را درک نموده اند، مبلغ و دعوتگر به سوي ارزش هاي والاي اعتقادي و اخلاقي دين نباشند، متعصبان لجوج و تکفيري هاي ساده لوح زمام امور را به دست گرفته وبا زشت گردانيدن چهره رحماني دين موجب به هدر رفتن نيروها وسرمايه هاي مسلمين مي گردند.
|